أین عمار......!

امروز وظیفه همه روشنگری است! تکلیف امروز ما:حماسه سیاسی...حماسه اقتصادی

أین عمار......!

امروز وظیفه همه روشنگری است! تکلیف امروز ما:حماسه سیاسی...حماسه اقتصادی

بزرگترین خیانت به اسلام و ولایت، مکتب ایرانی است

فرارو - حجت الاسلام مهدی طائب ، مدرس حوزه و دانشگاه، در ادامه واکنش منفی روحانیون حامی آقای احمدی نژاد به اظهارات رییس دفتر وی ، گفته است که از بزرگترین خیانت‌هایی که در تاریخ به ولایت روا داشته شده، محصور کردن اسلام و یا فهم اسلام در یک قبیله و یا یک منطقه و یا قوم خاص است.


حجت الاسلام مهدی طائب در گفت و گوی اخیر خود با هفته نامه ی " یا لثارات" افزود: این که فهم درست از اسلام را خاص یک منطقه، قوم و قبیله دانسته شود به دو شکل در طول تاریخ ظهور و بروز داشته است. شکل اول افرادی هستند که با نیت‌های خاص و با هدف ضربه زدن وارد شده‌اند که ما می‌بینیم هجومی در دنیا به اسلام صورت گرفته. می گویند "دین اسلام دین تازی‌هاست یعنی دین عرب‌هاست و در قبایل عرب معنا پیدا می‌کند چرا که با ویژگی‌های عربی نازل شده است، بنابراین اختصاص به آنها دارد!"

بعضا آمدند فهم اسلام را خاص به یک قبیله علمی کرده‌اند و گفتند اسلام را فقط کسانی می‌فهمند که مثلا در فلسفه غور کردند و توده‌های مردم از اسلام فهمی ندارند و این گونه افکار اشتباه را به وجود آوردند و نتیجه گرفتند که اسلام یک راهبرد برای یکسری افراد خاص است.

وی با اشاره به گروه دوم نیز گفت: گروه دوم هم همین کار را انجام دادند اما به دلیل اشتباه در برداشت و خطای در دید. یعنی آمدند و گفتند قبیله‌ای خاص و یا منطقه‌ای خاص نسبت به فهم اسلام اولویت دارند و یا این ها اصلا اسلام را فهمیدند! این گروه آدم‌های بدی نیستند

خاص کردن فهم اسلام به قبیله‌ای، منطقه‌ای یا قومی، در جهت بیرون ساختن جوامع دیگر از ورود و دخول در اسلام است و اصولا این که ما بگوییم مردم یک منطقه فهم خاص داشتند این از نظر مصداق هم غلط است. ما اگر به مجموعه علمایی از دو مکتب اهل سنت و تشیع توجه کنیم، می‌بینیم که از اقوام و مناطق مختلفی حضور داشتند و این که ما بیاییم بگوییم ایرانی‌ها مثلا در فهم اسلام دخالت داشتند، درست نیست.

ولی دچار خطای در برداشت شدند ولی خطر هر دو یکسان است؛ خطرشان این است که به نوعی اسلام را محصور کرده‌اند.

آقای مهدی طائب با بیان این که بحث اسلامی بحثی نیست که فقط عده ای خاص آن را بفهمند ادامه داد: بحث اسلام و نبوت بحثی نیست که فقط خواص جامعه بتوانند بفهمند بلکه یک بحث عقلی و کاملا روشن است.

وی افزود: در جایی پیامبر اکرم می‌فرماید «علیکم بدین العجائز»!
پیر زنی با چرخ نخ‌ریسی کار می‌کرد، به او گفتند که تو خدا را قبول داری؟ گفت: بله. گفتند: چطور؟ گفت: این چرخ نخ‌ریسی که می‌بینی من در حال حاضر با آن دارم کار می‌کنم، وقتی دستم را برمی‌دارم دیگر حرکت نمی‌کند؛ عالم به این با عظمت را یک نفر دارد می‌چرخاند، من و امثال من که نمی‌چرخانیم پس چرخاننده‌ای دارد. این توحید به این روانی است و نبوت هم به همین صورت بالاخره خدایی که ما را آفریده حتما هدف داشته پس انبیاء می‌آیند و آن هدف را می‌گویند. توضیح امامت هم به همین سادگی است. تمام بشریت در هر سطحی از فهم که باشند به سهولت می‌توانند بفهمند ولایت چیست. می‌توانند بحث ولایت را بفهمند.

این مدرس دانشگاه و حوزه توضیح داد:بر این اساس، خاص کردن فهم اسلام به قبیله‌ای، منطقه‌ای یا قومی، در جهت بیرون ساختن جوامع دیگر از ورود و دخول در اسلام است و اصولا این که ما بگوییم مردم یک منطقه فهم خاص داشتند این از نظر مصداق هم غلط است. ما اگر به مجموعه علمایی از دو مکتب اهل سنت و تشیع توجه کنیم، می‌بینیم که از اقوام و مناطق مختلفی حضور داشتند و این که ما بیاییم بگوییم ایرانی‌ها مثلا در فهم اسلام دخالت داشتند، درست نیست.

طائب با تاکید بر این که بسیاری از دستاوردهای دین، محصور در ایران نبوده است اظهار داشت: وقتی می‌آییم به علمایی در بین خودمان چه شیعه و چه سنی نگاه کنیم، می‌بینیم از همه طوایف بوده‌اند. ما گردش علمی را نگاه کنیم در یک زمانی می‌بینیم عالی‌ترین برداشت‌های فقهی می‌رود سراغ لبنان و علمای لبنان علمدار علم می‌شوند، جبل عاملی‌ها یک طایفه بزرگی از علما هستند. شیخ بهایی که می‌آید یک قله‌هایی از علوم اسلامی و فیزیکی را در ایران ایجاد می‌کند، لبنانی است و جبل عاملی است و به بهاء‌الدین جبل عاملی معروف است. ما در باب فقه کتاب لمعه و شرح لمعه را می‌بینیم که نویسنده اینها ایرانی نیستند و اصالتا لبنانی

این که بگوییم ایرانی‌ها اسلام را بهتر از دیگران فهمیدند، اگر این را از سر ناآگاهی هم بگوییم باید توجه داشته باشیم که در برابر این فهمی که در اینجا وجود دارد یک سد ورودی پیدا می‌شود برای کسانی که ایرانی نیستند. می‌گویند پس این فهم یک فهم ایرانی است و به درد ایرانی‌ها می‌خورد و ما باید برویم سراغ فهمی که به درد منطقه خودمان بخورد. وارد ساختن ملیت در فهم اسلام مانند وارد ساختن ملیت در حاکمیت است در حالی که خداوند متعال از آغاز به دنبال این است که ملیت را از حاکمیت بیرون کند. یعنی هیچ کس حق ندارد بگوید امامان ما چون از اعراب هستند و ما باید حاکم منطقه‌ای داشته باشیم

هستند. حال بعضی‌ها می‌گویند که لبنان زمانی مال ایران بوده خوب این چیزی را برتری نمی‌دهد. ما در باب تفسیر خیلی از تفاسیر مثل تفسیر برهان را می‌بینیم که مال شخصی بحرینی بوده است. ما خیلی از علمای بزرگمان اصلا در ترکیه زندگی می‌کردند و به دنیا آمده بودند یعنی اسلام چیزی نیست که فهم آن محدود به منطقه‌ای خاص باشد بلکه به نوعی است که برای کل بشریت قابل فهم است.

وی درباره تاثیرات جهانی این گونه اظهارات به هفته نامه یالثارات گفت: این که بگوییم ایرانی‌ها اسلام را بهتر از دیگران فهمیدند، اگر این را از سر ناآگاهی هم بگوییم باید توجه داشته باشیم که در برابر این فهمی که در اینجا وجود دارد یک سد ورودی پیدا می‌شود برای کسانی که ایرانی نیستند. می‌گویند پس این فهم یک فهم ایرانی است و به درد ایرانی‌ها می‌خورد و ما باید برویم سراغ فهمی که به درد منطقه خودمان بخورد. وارد ساختن ملیت در فهم اسلام مانند وارد ساختن ملیت در حاکمیت است در حالی که خداوند متعال از آغاز به دنبال این است که ملیت را از حاکمیت بیرون کند. یعنی هیچ کس حق ندارد بگوید امامان ما چون از اعراب هستند و ما باید حاکم منطقه‌ای داشته باشیم بنابراین امامت آنها را نمی‌پذیریم. این که ایرانی‌ها از ولایت بالاترین برداشت را دارند بزرگترین اشتباه است.

مهدی طائب در ادامه خاطر نشان کرد:خدا رحمت کند امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را که می‌فرمود ملی گرایی کفر است. یعنی اگر مسئله ملیت وارد شد دیگر پیامبر اکرم برای ما قابل پذیرش نیستند، پس در آغاز کار در فهم دین در هر منطقه‌ای که ما باشیم در اولین قدم باید این ملیت را کنار بگذاریم، وارد کردن ملیت مخالف ادعای ماست که ادعا می‌کنیم ملیت ایران فهم خاصی از اسلام دارند؛ فهم خاص ایرانی‌ها همین بوده است که ایرانیت را کنار گذاشتند پس اینکه ما مجددا کلمه ایرانیت را وارد بکنیم درست نیست. ما به تعبیر دیگر قبل از این که ایرانی باشیم مسلمانیم، یعنی ملیت ما در اسلام ذوب شده و تمام ویژگی‌های فردی و خاصی که به اسلام ربطی ندارد و یا با اسلام معارضه دارد را کنار گذاشتیم ولی به هر تقدیر در ایران زندگی می‌کنیم.

استاد حوزه و دانشگاه و تاریخ شناس به مکتب ایرانی، به عنوان سدی برای صدور انقلاب اشاره کرد و افزود: حضرت امام فرمودند ما انقلابمان را به جهان صادر می‌کنیم. خیلی‌ها فکر کردند این یک اعلام نظامی است، اما حضرت امام فرمود نه این نظامی نیست ما انقلاب فرهنگی‌مان را به جهان صادر می‌کنیم. اگر بحث ایرانی مطرح باشد صدور انقلاب معنا ندارد و یا باید جهان عرب دست از عربیت خود بردارد که این محال است؛ چرا که خود خداوند این شعبه شعبه شدن را ساخته است که عرب و عجم باشد؛ و این نشانگر این است که از خط امام کنار رفته‌ایم و ولایت فقیهی که مردم قبول دارند را گذاشته‌ایم کنار.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد