با مدعی مگویید، اسرار عشق و مستی
زیرا که طعم ساندیس، شهد است راستی راستی!
ای کاش میر میدید، انبوه عاشقان را
تا بی خبر نمیرد، از درد خود پرستی
جانباز شیمیایی، با شیخ گفت: «جانا!
با کافران چه کارت؟ گر بت نمی پرستی»
دندان گرگها را، هر کودکی ببیند
ای پیر انقلابی! چشمت چرا تو بستی؟
عاشق شو ارنه روزی، این صبر هم سرآید
اذن ولی نباشد، پنداشتی که جستی؟
یارب شکسته حالان، طاقت دگر ندارند
تا کی کنند اجانب، چندین دراز دستی
گویی ولی شناسان، رفتند از این ولایت
خط امام گم گشت، زین کارگاه هستی
آن روز دیده بودم، این فتنه ها که برخاست
کز بغضِ رایِ ملت، یک دم نمی نشستی!
این عشق دست طوفان، خواهد سپردت ای میر!
بازآ به نزد ملت، وآن روزگار مستی
به نقل از وبلاگ: http://shamimeasheghi.blogfa.com/
سلام طنز زیر را بخوانید و به دیگران پیشنهاد دهید
http://wwww.blogsky.com/1388/11/09/post-1
سلام خوبی وبلاگ خیلی قشنگ و جالبی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مورد فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود هستش منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با همین عنوان فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بای