تغییر رویه هالیوود در رابطه با اسرائیل بعد از سال 2005
پس از آنکه در سال 1948 سازمان ملل رسما از فرزند جدید و نامشروع خود پرده برداری کرد، کشورهای مستکبرِ پشتیبانِ این فرزندِ نامشروع، می دانستند که این کودکِ تازه به دوران رسیده برای تداوم بقای خود به شدت به تر و خشک کردنهای بی وقفه و حمایتهای بی دریغ «دایه های خود» نیاز دارد.
این شد که این دایه های مهربانتر از مادر، یعنی انگلیس، فرانسه، آلمانِ بعد از هیتلر و در رأس همه شان امریکا از همان ابتدا شروع کردند به پروار کردن این کودک نوپا. نهال کج اسرائیل تا توانست با کمکهای مادی، کمکهای تسلیحاتی، کلاهکهای هسته ای، کمکهای اطلاعاتی و امنیتی، حمایتهای بین المللی، حق وتو و اقسام دیگر کمکهای دایه های خود، پروار شد تا آنجا که آهسته آهسته این جرأت را در خود یافت که کشورگشایی کند و قوانین بین المللی را زیرپا بگذارد و اهداف شوم و کهنه خود را به تحقق نزدیک کند.
نخستین جنگ صهیونیستها در همان روزهای ابتدای کارشان بود، آن هم در سال 1948 و جنگی که بین اعراب و صهیونیستها رخ داد، جنگی که عملا به تثبیت دولت یهودی در سرزمین فلسطین منجر شد و روز پایان آن جنگ یعنی 14 می را خود اسرائیلیها «روز استقلال و آزادسازی» می نامند و فلسطینیها بدان «روز نکبت» می گویند.
عطش رژیم صهیونیستی به جنگ را می توان به عطش یک کودک به شیر تشبیه کرد. چرا که این رژیم وحشی در حالیکه فقط 8 سال داشت در سال 1956 این بار با همکاری انگلیس و فرانسه در جنگی که بعدها به «بحران سوئز» معروف شد، به مصر حمله کرد، جنگی که نزدیک بود به جنگی جهانی تبدیل شود و امریکایی که فریب انگلیس و فرانسه را خورده بود تلاش کرد تا این جنگ را به پایان برساند، در یک کلام این جنگ یک تمرین نظامی بود که برای آموزش نظامی به اسرائیل راه اندازی شد، فرزندی که به این حمایتها نیاز فراوانی داشت، به مانند نیاز یک نوزاد به شیر.
11 سال گذشت تا اینکه در سال 1967، آتش جنگ اسرائیل این بار در جنگی که بعدها به «جنگ 6 روزه» معروف شد بر 4 کشور عربیِ مصر، سوریه، عراق و اردن گشوده شد و در حملاتی غافلگیرانه اسرائیل در طول 6 روز توانست این بار خاک این کشورهای عربی را به توبره بکشد و بخشهایی از آنها را اشغال کند. بخشهایی همچون کرانه باختری رود اردن و نوار غزه که هنوز هم بعد از گذشت بیش از 40 سال درحال دست و پا زدن با جنگ و ناامنی هستند.
نبرد بعدی اسرائیل 6 سال بعد و در سال 1973 صورت گرفت، نبردی که به «نبرد فانتومها» معروف شد و این بار اعراب می خواستند در این جنگ بخشی از غرور لگدمال شده شان را بازیابی کنند اما این بار هم با دخالت امریکا همه معادلات به سمت اسرائیل بازگشت و جنگ با موفقیتی اندک از جانب اعراب به پایان رسید.
بعد از این جنگ ها بود که دیگر «موشه دایان» وزیرجنگ آن روزهای اسرائیل به خود جرأت داد تا آرزوی دیرینه حکومت صهیونیستها بر «نیل تا فرات» را به زبان بیاورد و این اسرائیلِ نوجوان، عزم جزم خود را برای گشودن آتش بیشتر بر سر انسانهای غیر یهودی در دنیا اعلام رسمی کند.
عطش اسرائیل به خون مردم بی گناه پایان نداشت تا آنجا که حتی بعد از قرار داد صلحی که در کمپ دیوید بسته شد باز هم در جنگ اول لبنان به حمایت از فالانژهای لبنانی پرداخت و فجایعی نظیر «کشتار صبرا و شتیلا» در سال 1982 را به بار آورد. اما با قدرت گرفتن جمهوری اسلامی ایران و در پی آن تشکیل هسته های مقاومت در لبنان و فلسطین به رهبری جمهوری اسلامی، آهسته آهسته قدرت فزاینده اسرائیل رو به نزول گذاشت. تا آنجا که این رژیم دیگر در دهه نود نتوانست هیچ جنگ بزرگی را راه بیاندازد.
گرچه جنایتهای رژیم صهیونیستی هیچ وقت تمامی نداشت و در همین دهه نود نیز کشتارهایی مثل «کشتار عیون قاره» در 1990 و یا کشتار نمازگزاران مسجدالاقصی در همان سال 90 و یا کشتار دیرالزهرانی در سال 1994، و یکی از فجیعترین کشتارهای آنها در سال 1996 در قانا به مردم بیچاره ای که به محل استقرار نیروهای سازمان ملل پناه برده بودند و در کشتار بی رحمانه توپخانه اسرائیلیها 105 تن از آنها کشته شدند که 33 نفر از آنها کودک بودند و کشتارهای فراوان دیگر این رژیم غاصب و قصاب.
اما نکته ای که بعد از سال 1979 و پیروزی انقلاب ایران بسیار واضح است این موضوع است که بعد از انقلاب ما، اسرائیل در هیچ جنگ بزرگی پیروز خارج نشد، شکستهای این رژیم هم آهسته آهسته از سال 2000 با فرار مفتضحانه آنها از جنوب لبنان آغاز شد و بعد شکستهای متوالی اسرائیل در جنگ تموز 2006 با حزب الله لبنان و شکست تحقیرآمیز آنها از حماس در جنگ 2009 با غزه رقم خورد.
حال که اسرائیل دیگر یکه تاز عرصه جنگ سخت نیست و نمی تواند با خیال آسوده به کشتار و کشورگشائی بپردازد، روی می آورد به جنگ نرم، و آن دایه های مهربان! در این عرصه نیز دست پرورده خود را تنها نمی گذارند. در نوشته قبل اشاراتی شد به دو فیلم «شیندلر لیست» ساخت 1993 و فیلم «پیانیست» ساخت سال 2002، ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که در سال 1997 نیز فیلمی با عنوان «Life Is Beautiful» توسط کارگردان معروف ایتالیایی Roberto Benigni در ایتالیا با موضوع هولوکاست ساخته شد که که گرچه ساخته هالیوود نبود اما در اتفاقی عجیب و نادر جزء فیلمهای منتخب دریافت جایزه بهترین فیلم در جشنواره اسکار شد و پس از 7 نامزدی در این جشنواره 3 جایزه اسکار را از آن خود نمود. در واقع هالیوود در آن سالها تبدیل شده بود به حامی بی چون و چرای اسرائیل و ماجرای هولوکاست.
گرچه در سال 2006 فیلم «Black Book» ساخت هلند و در سال 2008 فیلم «The Boy in the Striped Pajamas» تولید سینمای انگلیس هر دو در موضوع دفاع از هولوکاست ساخته می شوند، اما در هالیوود، می شود گفت پیانیست آخرین فیلمی است که در دفاع مطلق تاریخی از اسرائیل ساخته شده است. می شود گفت که هالیوود پس از ساخت پیانیست موضع خویش را راجع به اسرائیل کمی نقادانه تر می نماید و با ساخت فیلمهایی مثل «مونیخ» و «کتاب خوان» کمی هم به این فرزند نازپرورده خود تشر می زند. گویی جنایتهای این رژیم خونخوار به قدری هولناک شده اند که حتی هالیوود هم دیگر جرأت نمی کند به تحمیق افکار عمومیِ خسته از دست جنایتهای اسرائیل بپردازد. این می شود که در سال 2005 فیلم مونیخ ساخته می شود:
***
وقتی صحبت از تغییر رویه ی هالیوود راجع به اسرائیل می شود، شاید هر کسی جرأت آغاز این رویه تازه را نداشته باشد. این می شود که هالیوود باز هم پناه می برد به یکی از بزرگترین کارگردانهای خود یعنی اسپیلبرگ.
اسپیلبرگی که با ساخت فیلم شیندلر لیست در سال 1993، در واقع خود آغازگر ژانر هولوکاست در هالیوود است، این بار در ظاهری تازه، به نقد رویکرد جنایتکارانه و اشغالگرانه اسرائیل می پردازد و این می شود که 12 سال پس از ساخت فهرست شیندلر این بار فیلم «مونیخ» را در سال 2005 می سازد. فیلمی که برای اولین بار و تا امروز آخرین بار! سوالاتی رایج را در ظاهری عریان از سردمداران رژیم صهیونیستی می پرسد و با به تصویر کشیدن حواشی رویدادی واقعی و با رویکردی صریح، رفتار جنایتکرانه و اشغالگرانه اسرائیل را به نقد می کشد.
داستان المپیک مونیخ:
سال 1972 فرا می رسد، سالیکه قرار است در آن المپیک مونیخ برگزار شود، اما اتفاقی می افتد که تمام این المپیک را به حاشیه می برد و آن هم خبر گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی توسط گروهی فلسطینی است.
گروهی فلسطینی به نام «سپتامبر سیاه» که خود را وابسته به «سازمان آزادی بخش فلسطین (PLO)» می داند و توسط فردی به نام «علی حسن سلامه» رهبری می شود. این گروه هدف از این اقدام خود را آزاد کردن 200 زندانی سیاسی فلسطینی از بند زندانهای اسرائیل اعلام می کنند. اما درخواست آنها توسط «Golda Meir» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی رد می شود و گروه سپتامبر سیاه تمام گروگانهای خود را به قتل می رساند.
بلافاصله هیئت دولت اسرائیل تشکیل جلسه می دهد و در پیِ پاسخ دادن به این موضوع بر می آید، تصمیم بر این می شود که گروهی از ماموران موساد در عملیاتی مخفیانه به نام «خشم خدا (Operation Wrath of God)» به ترور 11 نفر از سرکردگان PLO بپردازند.
داستان فیلم:
در سال 1984 یک روزنامه نگار کانادایی به نام «George Jonas» بر پایه اظهارات یک مامور سابق موساد به نام «Yuval Aviv» کتابی می نویسد با عنوانِ «خونخواهی: یک داستان واقعی از یک تیم ضدتروریستی اسرائیلی». کتابی که در آن Aviv یا همان کسی که در داستان نام خود را Avner» » معرفی کرده است، شروع می کند به افشاگری راجع به عملیات مخفیانه موساد در پاسخ به کشتار ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ که به سرکردگی خود «آونر» انجام شده بود.
در سال 1986 فیلمی تلویزیونی به نام «Sword of Gideon» بر پایه این کتاب نوشته می شود، اما تصویرسازی اصلی این کتاب در سال 2005 در فیلم مونیخ رخ می دهد. جائیکه دو فیلمنامه نویس معروف یهودی یعنی «Tony Kushner» و «Eric Roth» داستان این کتاب را تبدیل به فیلمنامه ای می کنند که اسپیلبرگ بر مبنای آن «مونیخ» را می سازد.
داستان فیلم از خود المپیک شروع می شود، ولی نکته جالب اینجاست که اسپیلبرگ با مرور سریع و هشت دقیقه ای از وقایع اتفاق افتاده در المپیک مونیخ از همان ابتدا نشان می دهد که هدفش از ساخت فیلم پرداختن به طرف فلسطینی نیست و این عکس العمل صهیونیستهاست است که در فیلم قرار است برجسته شود.
این می شود که در دقیقه یازدهم فیلم و بلافاصله پس از مخابره خبر کشته شدن گروگانها تصاویر تشکیل جلسه فوری توسط سران اسرائیل نشان داده میشود که در آن نخست وزیر دستور حمله انتقام جویانه را می دهد، سپس گروهی از موساد به فرماندهی فردی به نام «آونر» برای پیشبرد این عملیات تروریستی انتخاب می شوند. از اینجا به بعد فیلم صحنه های جنایت این گروه 5 نفره موساد را نشان می دهد که چگونه نقشه ترور 6 سرکرده فلسطینی را برنامه ریزی کرده و پس از ترور هر یک از آنها برای این موفقیت خود جشن می گیرند.
تصویر قالبی که در فیلم ارائه می شود، تصویری جنایتکار و وحشی از رژیم صهیونیستی است، تصویری که در هالیوود همواره جایش خالی بوده است. این می شود که این فیلم پس از اکران تبدیل می شود به جنجالی ترین فیلم سال 2005 در هالیوود که در نوشته بعدی به بازتاب این فیلم در جهان و مخصوصا در بین صهیونیستها خواهیم پرداخت. همینطور در نوشته بعد به صورت مفصل تر می پردازیم به شرح درونمایه فیلم. دیالوگهایی نایاب در نقد صهیونیستها در این فیلم یافت می شود که تا پیش از آن هیچ وقت در هالیوود شنیده نشده اند و بعد از این فیلم هم چنین دیالوگهایی هیچگاه تکرار نشده اند. همینطور در نوشته بعد بصورت گذرا اشاره ای خواهیم کرد به دو فیلم جدیدترِ «کتاب خوان» و «حرامزاده های لعنتی» که به بررسی تاریخ صهیونیستها پرداخته اند و رویه شان به فیلم مونیخ نزدیکتر است تا پیانیست و شیندلر لیست...
به نقل از : http://strategic-cinema.blogfa.com/post-4.aspx
**گوناگونی شرکت کنندگان در نماز عید تهران بارز بود. زن، مرد، پیر، جوان، کودک، روحانی، دانشگاهی، بازاری، بالاشهری، پایین شهری و... همه خود را برای اقامه نماز عید به دانشگاه تهران رسانده بودند.
**امروز بازار انواع روبوسی نیز داغ بود؛ روبوسی خودمانی، روبوسی سیاسی، روبوسی انتخاباتی، روبوسی دانشگاهی، روبوسی جوانانه و...
**مسیرهای منتهی به محل برگزاری نماز عید آذین بندی شده اند. ایستگاه های صلواتی، پایگاه های دریافت فطریه و مکان هایی برای اهدای دعای عید فطر به وفور در مسیر دیده می شوند.
**در چند مکان شلوع اطراف دانشگاه، تلویزیون های بزرگی برای مشاهده خطبه ها بصورت زنده تدارک دیده شده اند.
**جمعیت راه بندان می کند. عبور و مرور فردی هم مختل می شود. سیل جمعیت تقاطع کارگر - بلوار کشاورز را به میدان حضرت ولیعصر(عج) پیوند می زند. کم کم جای سوزن انداختن در این مسیر هم نیست. هم منتظر آقایند.
**در دست برخی از نمازگزاران عکس هایی از رهبر فرزانه انقلاب دیده می شود.
**در نقاط مختلف برگزاری نماز عید فطر، عکاسان و تصویربرداران مشاهده می شوند.
**امروز مراسم دعای ندبه هیات رزمندگان اسلام در دانشگاه تهران برگزار شد و پس از آن مراسم ویژه عید آغاز شد.
**به علت کمبود جا، برخی نماز را در پارک لاله اقامه می کنند. سیل جمعیت تا خیابان حجاب گسترده شده است.
**جوانی که به جای وزیر شعار پشت تریبون ایستاده، خبر می دهد که آقا دارند می آیند؛ همه برمی خیزند؛ به احترام آقا، به احترام نایب امام عصر(عج).
**با شروع نماز عید تنها یک صداست که شنیده می شود. صدای روحانی رهبر انقلاب که حمد و سوره نماز عید را تلاوت می کنند. انگار نه انگار که میلیون ها تهرانی یکجا جمع شده اند؛ همه به صدای رهبر گوش فرا می دهند.
**با اتمام نماز عید، آقا برای ایراد خطبه ها به پشت تریبون می آیند؛... نمازگزاران دوباره برمی خیزند؛ ای رهبر آزاده آماده ایم آماده، خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست، این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده، مرگ بر ضد ولایت فقیه، ابوالفضل علمدار خامنه ای نگه دار و... آقا به ابراز احساسات ملت پاسخ می دهند و تشکر می کنند.
**ولی امر مسلمین در خطبه اول از معنویت ایرانیان در رمضان تجلیل کردند و توصیه کردند: این نماز با حال و حضور را برای خود نگه دارید. ایشان خطبه دوم را به مسایل مهم جهان اسلام اختصاص دادند و ضمن تشکر از ملت ایران به خاطر شرکت پرشور در راهپیمایی روز قدس، به مسائل و مشکلات مسلمانان در کشورهای پاکستان و فلسطین پرداختند. حضرت آیت الله خامنه ای خواستار بپا خواستن مسلمانان بویژه ایرانیان برای کمک به سیل زدگان پاکستان شدند.
**وقتی آقا کنفرانس سازش فلسطین را محکوم می کنند؛ نمازگزاران تکبیر سر می دهند.
**برخی مسئولان نظام، نماز را در خیابان و در میان مردم اقامه می کنند.
**در میان جمعیت میلیونی نمازگرار اما عده ای هم هستند که اگر چه در میان جمع هستند اما نمی توانند نماز بخوانند از جمله مجری مراسم و مکبر نماز که مامور قرائت قنوت نماز عید است، ماموران انتظامی که امنیت مراسم را برعهده دارند، نیروهای هلال احمر که سلامت بخش هستند، محافظهای مسئولان ارشد نظام، نیروهای فنی دست اندرکار، برخی ماموران و کارگران شهرداری و... آنها گر چه نمی توانند نماز بخوانند اما همراه با جمع قنوت های آن را زیر لب زمزمه می کنند.
**با اتمام خطبه ها، نمازگزاران تهرانی رهسپار خانه هایشان می شوند. هر کس به سویی می رود. شلوغی جمعیت بیشتر نمایان می شود.
**مجری مراسم اعلام می کند که به دلیل قرار گرفتن عید سعید فطر در روز جمعه، امروز نماز جمعه برگزار نخواهد شد.
**جشن بندگی و معنویت پس از یک ماه عبادت است. فصل اخلاص و تثبیت انسانیت انسانهاست؛ "اللهم اهل الکبریاء و العظمه و اهل الجود والجبروت و اهل العفو و الرحمه" آقای من این دعا و استغاثه ما به آستان توست. امروز برای تجدید عهدی دیگر با فرزندت و نایبت آمدیم تا شاید جمعه ای دیگر خودت را نظارهگر باشیم.
شانتاژ تبلیغاتی جدید آمریکا علیه ایران | <>> |
آمریکا در اقدامی جدید به منظور جلب افکار عمومی علیه برنامه صلح آمیز هستهای ایران مدعی شد که ایران مصمم شده است تا یک بمب هستهای تولید کند. به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، در حالی که یک کمیته از سازمان ملل از کشورهای بیشتری درخواست کرد تا در خصوص چگونگی اجرای تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران گزارش دهند، آمریکا اعلام کرد که ایران مصمم شده است تا یک بمب هستهای تولید کند. دولت آمریکا در حالی چنین ادعاهایی را مطرح کرده است که در تلاش است با جلب افکار عمومی، حمایتهای بینالمللی را در جهت حفظ منافع خود و ضربه زدن به ایران جلب کند. کمیته تحریمهای سازمان ملل روز گذشته گزارش داد که علیرغم تصویب تحریمهای جدید شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، تنها 36 کشور گزارشهایی که شامل چگونگی اجرای تحریمهای شورای امنیت علیه ایران میشود، را ارسال کردهاند و باقی کشورها تمایل چندانی در این زمینه از خود نشان ندادهاند. آمریکا به همراه دو همپیمان خود یعنی انگلیس و فرانسه در خصوص آنچه عدم همکاری ایران با بازرسان بینالمللی خواندند، ابراز نگرانی کرده و ایران را به نقض قطعنامههای سازمان ملل متهم کردند. ادعاهای این مقامات در صورتی است که ایران بارها به اثبات رسانده است که برنامه هستهای صلحآمیز و هیچ گونه انحرافی در برنامه هستهای ایران تاکنون مشاهده نشده است. بر اساس این گزارش، وزرای خارجه 6 کشور بزرگ جهان در نظر دارند هفته آینده نشستی را در نیویورک با محور ایران در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل برگزار کنند و دیپلماتها اعلام کردند که احتمالاً این نشست در 22 سپتامبر (31 شهریورماه) برگزار خواهد شد. به نقل از : الف |
تصمیم بی شرمانه و ضد دینی کشیشی دیوانه و مغزتهی به نام "تری جونز" که سرپرستی یک کلیسای گمنام ـ و به اذعان خود آمریکایی ها دور افتاده ای در آمریکاـ مبنی بر سوزاندن مقدس ترین کتاب بشریت و کامل ترین و دست نخورده ترین پیام الهی" قران کریم" آنهم در سالروز بهانه خودساخته یازده سپتامبربه همان اندازه جای تاسف دارد و خبر از سراب بودن آزادی ادیان در غرب را می دهد سکوت سران عرب بخصوص ملک عبدالله میگسار و خمار که خود را خادم الحرمین شریفین می خواند!بی شرمانه تر از این تصمیم یک عقب مانده ذهنی است.
البته تصمیم کشیش دیوانه را نباید یک اقدامی احساسی قلمداد کرد بلکه دقیقا باید جزئی از سیاست سلطه جویانه آمریکا دانست.
سیاستی که سران ایالات متحده برای محک زدن غیرت مسلمین وسران کشورهای اسلامی اززبان کشیشی احمق پیاده می کنند . و خود را برای انواع عکس العمل ها آماده می کنند.
سران آمریکا چرا این کلیسا را انتخاب کردند؟!
۱ ـ تری جونز کشیشی بسیار شهرت طلب بوده که برای معروف شدنش حاضر به انجام هر ماموریتی هست.
۲ ـ تری جونز در سال ۲۰۰۹ در یک محفل سیاسی در فلوریدا رسما از هم جنس بازی حمایت می کند
۳ ـ ضعیف النفسی تری جونز به حدی است که حتی بین مریدانش بحث زن بازی های وی تکیه کلام است.که چندین خانم خوش سیما وظیفه انجام امورات شخصی وی حتی آماده کردن کفش و لباسش را بر عهده دارند.
۴ـ کلیسایی که وی رهبری آن را بر عهده دارد در عید کریسمس ۲۰۱۰ حتی نتوانست ۳۰۰ نفر را در خود ببیند و جزء کلیساهای گمنام ایالات فلوریداست.
با شمردن دلایل فوف "تری جونز" و کلیسایش بهترین گزینه برای پیاده کردن سیاست سران ایالات متحده که اصلی ترین آن محک زدن غیرت مسلمین و بهره برداری های بعدی بود انتخاب شده است.
که اگر با واکنش محکم جهان اسلام مواجه شود سران آمریکا به راحتی می توانند این شخص را محکوم کرده و تبری جویند بدون آنکه مورد رنجش گروهی بزرگ از مسیحیان را فراهم کنند و اگرهم واکنش ها ضعیف می بود آن را به سایر کلیساها ترمیم داده و این بار از زبان رهبرکلیسایی بزرگ بیان کنند و با دامن زدن به اسلام ستیزی کشتار مسلمین و لشکر کشی های جدیدی به برخی از کشور های اسلامی آن هم با پشتوانه مذهبی را توجیه کرده و در اصل جنگ صلیب دیگری راه بیندازند.
به هر حال این تصمیم عیان شد و واکنش مراکز دینی و مذهبی به حدی بود که سران آمریکا سراسیمه و البته تلویحا اقدام تری جونز را محکوم کردند تا کار به بدنه جوامع مسلمین نکشد.
ولی سکوت سران کشورهای عربی که واژه مقدس اسلام را یدک می کشند چنان ذلیلانه بود که تا تاریخ هست در اذهان خواهد ماند و باز نشان داد که همچنان ایران عزیز ام القرای جهان اسلام هست و خواهد ماند.
در سکوت مرگبار سران عرب،سران آمریکا آنجیلنا جولی هنرپیشه بد سابقه و بی بندو بار خود را تحت عنوان سفیر کمکهای بشردوستانه به پاکستان روانه می کنند تا بعد از دیدار با نخست وزیر پاکستان! با پوشیدن روسری مشکی در جایگاه منجی جهان اسلام قرار گیرد ! و در یک کنفرانس خبری اقدام کشیش یاد شده را محکوم نماید! هنرپیشه هرزه ای که از این طریق الگو سازی شود برای گمراهی ریشه ای جوامع مسلمین و پیاده کردن برنامه های استعماری در آینده! که انشالله مسلمین با اتکا به قران کریم تمام نقشه های شیاطین برا نابودی اسلام را به خودشان خواهند گرداند
به نقل از: http://iranman1359.blogfa.com/post-365.aspx
به گزارش قضایی خبرگزاری فارس، عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران صبح امروز در حاشیه تودیع و معارفه سرپرست دادسرای ناحیه 11 ولیعصر (عج) در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی در خصوص برخورد مدعی العموم در خصوص برخورد با وارد کنندگان خودروهای هوو گفت: ما باید برای جان انسان ها ارزش قائل شویم و در این جهت پیشگیری یکی از موضوعات با اهمیت است.
وی ادامه داد: 15 هزار خودرو هوو وارد شده و ما اساسا نمیتوانیم با متوقف کردن خودروها 15 هزار نفر را بیکاری کنیم و در این خصوص باید دادستان کل کشور وارد شود و کسانی که خودروهای این چنین را وارد کرده اند باید پاسخگو باشند.
جعفی دولت آبادی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه وثیقه سارا شورد با توجه به اینکه دولت آمریکا اعلام کرده که پولی در این نمیپردازد از کجا تامین شده است گفت ما برای دولت آمریکا وثیقه صادر نکردهایم که بخواهد پولی در قبال آن پرداخت نکند وثیقه برای متهم صادر شده و مبلغ آن نیز از طریق بانک ملی ایران شعبه مسقط واریز شده و ما پس از تضمین که از بانک ملی گرفتیم متهم را آزاد کردهایم.
وی در خصوص بازداشت خبرنگار شرق آسیایی که در شمال تهران بازداشت شده گفت در این رابطه اطلاعی ندارم.
دادستان عمومی و انقلاب تهران در خصوص رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی گفت: احضار ایشان انجام و ابلاغ شده و پرونده وی از دستور کار قضایی خارج نشده است و مهدی هاشمی به عنوان متهم مطرح است و در این خصوص به اتهاماتش رسیدگی میشود.
وی در پاسخ به این سؤال که وی را چگونه از خارج احضار میکنید گفت: متهم فوق چون در خارج از کشور به سر میبرد شیوههای احضار وی متفاوت است اما پرونده هاشمی مفتوح است.
جفعری دولت آبادی در خصوص اینکه از طریق اینترپل برای استرداد وی اقدام کردهاید یا خیر گفت: به دلایلی که نمیتوانم بگویم این مسئله با مشکلاتی مواجه است ولی پرونده وی مختومه نمیشود.
وی در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه تکلیف 100 نفری که رئیس پلیس تهران اعلام کرده در تجمع مقابل درب منزل مهدی کروبی شناسایی شده است گفت: این افراد هنوز به مرجع قضایی معرفی نشدهاند و فرمانده پلیس تهران باید رسما این موضوع را به دادستان اعلام کند و هنوز گزارش رسمی به ما نداده است و اساسا اعلام خبری در مصاحبه برای ما سند حساب نمیشود.
جعفری دولت آبادی در خصوص آخرین وضعیت جسمانی صفایی فرهانی در زندان گفت: وی از قبل کسالت داشت و ما به خانوادهاش اعلام کردهایم که میتوانید وی را در بیمارستان بستری کنید و از قبل نیز ما پیگر رسیدگی پزشکی به این زندانی و سایر زندانیان بوده و هستیم.
دادستان تهران در خصوص آخرین وضعیت رسیدگی به ترور استاد دانشگاه تهران گفت: هنوز نکات قابل توجهی در این رابطه به دست نیاوردهایم و مقامات امنیتی پیگیری این موضوع هستند.
وی در خصوص اینکه آیا به اتهامات افرادی که به رئیس جمهور توهین میکنند رسیدگی میشود یا خیر گفت: دادستانی 5 مقام رسمی کشور که در قوانین در خصوص آنها به تصریح آمده که توهین به آنها جرم است را پیگیری میکند ولی در برخی موارد بعضا عده ای توقع دارند که دادستانی گزینشی برخورد کند که ما برخورد گزینشی نخواهیم داشت.
جعفری دولت آبادی با بیان اینکه دادگاه 3 متهم آمریکایی چه زمانی برگزار میشود گفت: امروز پرونده آنها به دادگاه میرود.
وی در پاسخ به سؤالی در خصوص افزایش ورودی پروندهها به دستگاه قضایی گفت: به طور طبیعی رشد جمعیت سبب افزایش 8 تا 10 درصدی پروندهها میشود و قضات ما 150 تا 200 پرونده را رسیدگی میکنند و این در حالی است که استاندار این موضوع 80 پرونده است و اساسا پیشگیری و درست مطرح کردن شکایت از سوی مردم از جمله راه های ورودی پرونده است.
دادستان تهران در خصوص رسیدگی به پرونده سران فتنه گفت: تعقیب سران فتنه تابع مصالح نظام است و طبعا سران فتنه باید منتظر محاکم در محکم عدل باشند.
و بعضی ها در این جهت نمیخواهند بفهمند ملت به آنها جواب رده دادهاند و محاکمه آنها یک مطالبه عمومی و مسامحهای در این خصوص نخواهد شد.
جعفری دولت آبادی در خصوص اینکه برخیها گفتهاند وضعیت زندانیان تاسف بار است گفت: ما بارها گفتهایم که به حقوق زندانیان احترام میگذاریم و زندان در حد مقررات به حقوق زندانیان احترام میگذاریم. به عنوان نمونه ما دیروز شاهد بودیم که یکی از زندانی معروف در ملاقات حضوری گفت: دفتر خاطرات خود را در قوطی شیر بسته بندی و جا سازی کرده بود که به دست ماموران افتاد و اساسا باید توجه داشت که زندان محل رد و بدل کردن خاطرات به این صورت نیست.
وی در ادامه خاطرنشان کرد برخی زندانیان که در مرخصی به سر میبرند قرار نیست که بیایند همان حرفهای که به خاطر آن محکوم شدهاند در زمان مرخصی بگویند و باید توجه داشت که جریان فتنه تلاش میکند که با سیاه نمایی وانمود کند که دولت ناکام مانده ولی کاملا فتنه گران منکوب شدهاند.