به نقل از جهان نیوز:
به گزارش سرویس بین الملل جهان، روزنامه صهیونیستی "هاآرتص" به نقل از یک منبع آگاه نوشت اتحادیه اروپا اعلام کرده در صورت موافقت ایران با تشدید بازرسی های آژانس حاضر است غنی سازی در ایران را به رسمیت بشناسد.
به ادعای این روزنامه موضوع فوق در مذاکرات دو روز قبل ژنو مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. بنا به طرح مذکور در صورت موافقت ایران با پیشنهاد اروپا بازرسی های از قبل اعلام نشده جزو امور نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهد بود.
منبع مذکور مدعی شده ایران و گروه 5+1 در اجلاس ژنو مصمم هستند در اجلاس آتی خود که قرار است در استانبول ترکیه برگزار شود در خصوص این پیشنهاد اروپا مذاکره کنند.
بنا به اظهار منبع مذکور آمریکا از اینکه اتحادیه اروپا و "کاترین اشتون" خود را در خط مقدم موضوع هسته ای ایران قرار داده اند چندان ذوق زده و خوشحال نیست. اما پیش از این از کلینتون وزیر خارجه آمریکا نیز شنیده شده بود که اگر ایران بتواند تضمین کافی در صلح آمیز بودن فعالیت هسته ایش بدهد، حق ایران در این فعالیت را به رسمیت می شناسیم.
گفتنی است در صورت صحت مطلب مذکور می توان آن را پیروزی هسته ای دیگری برای جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرد، که با ایستادگی و مقاومت و عدم معامله بر سر حق مسلم خود، کشورهای غربی را وادار به پذیرش این حقیقت کرده است.
ایران در ژنو 3 به واسطه بیانات شجاعانه جلیلی و هیأت همراه موفق شد افکار عمومی جهانی را متقاعد کند که 1+5 و تروریست ها در جنایت علیه دانشمندان ایرانی هم دست بوده اند و عملاً همکاری میان آژانس، شورای امنیت و تروریست ها وجود داشته است. دیگر اینکه به محاکمه جدی 1+5 در این باره پرداخت و همچنین توانست 1+5 را وادار به عذرخواهی در این مورد نماید.
ایران در ژنو 3، ناکارآمد بودن و شکست راهبرد دو مسیره فشار - مذاکره را اثبات نمود، و غرب به وضوح دید که فشارها هیچ تأثیری بر جمهوری اسلامی ندارد؛ بلکه آن را مصمم تر و سرسخت تر کرده است.
بر مبنای تعهدی که 1+5 داده، بحث درباره حقوق هسته ای ایران به هیچ وجه در دستور کار هیچ مذاکره ای در آینده نخواهد بود. در واقع باید گفت غرب این موضوع را پذیرفته و این دستاورد بزرگ هیأت ایرانی است.
پیش بینی می شود با ادامه ایستادگی ایران بر سر حقوق مسلم خود - که نتیجه هدایتهای حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب و مواضع شجاعانه محمود احمدی نژاد، رییس جمهور کشورمان می باشد - و حفظ رویکرد اتخاذ شده به وسیله دکتر جلیلی و همکارانش در مذاکرات با 1+5، اروپا و آمریکا چاره ای جز پذیرش حق ایران و عادی سازی وضعیت تحریم ها نداشته باشند.
لازم به ذکر است در چند سال گذشته و در دوران ریاست جمهوری "جورج بوش" دولت آمریکا با گردن کشی تعلیق غنی سازی از سوی ایران را به عنوان پیش شرط آغاز مذاکرات با ایران اعلام کرده بود.
فرارو:
رئیس جمهور با بیان اینکه انبیا و اولیا آرزو داشتند جمهوری اسلامی را درک کنند، گفت که این نظام حاصل مجاهدت همه اولیا و انبیا در طول تاریخ است.
به گزارش فارس، محمود احمدینژاد رئیس جمهور صبح امروز چهارشنبه طی سخنانی در دیدار با مدیران استان زنجان با تشکر از عملکرد مسئولان این استانی در خدمترسانی به مردم گفت: «جا دارد تلاش همکاران دورهای منعکس شود و مردم در جریان کارها قرار گیرند.»
وی با بیان اینکه گزارش عملکردها باید هنرمندانه، با تاریخ و مقایسهای منتشر شود، درخصوص برخی اظهارات مبنی بر اینکه درآمدهای دولت نسبت به گذشته خیلی بالاتر رفته است، تصریح کرد: «این حرفها که با افزایش قیمت نفت درآمدهای دولت نیز بالا رفته، حرفی عوامفریبانه است چراکه درآمد نفت علاوه بر اینکه صرف واردات میشود، وقتی قیمت نفت یک دلار افزایش پیدا میکند، کالاهای جهانی نیز 1.5 دلار افزایش پیدا میکند.»
رئیسجمهور تنظیم قیمت نفت در بازارهای جهانی را سیاسی دانست و گفت: «زمانی افزایش قیمت در اقتصاد مؤثر است که قیمتهای جهانی واقعی شود.»
احمدینژاد در ادامه سخنان خود با اشاره به تفاوت نظام ولایی با سایر نظامها خاطرنشان کرد: «ماهیت، هویت و عملکرد یک نظام اسلامی و مبتنی بر امامت و ولایت با سایر سیستمهای حکومتی متفاوت است، در سایر سیستمهای حکومتی مدیریت در وهله اول فرصتی برای شخص در جهت مادی و بعد یک نقطه برتر اجتماعی است، در حالیکه از نگاه ما فرصت مدیریت فرصت خدمتگذاری بوده و به لحاظ اجتماعی هم خدمتگذاری بالاترین ارزش اعتبار است.»
وی با اشاره به اینکه فرصت مدیریت برتری نمیآورد، بلکه فرصتی برای خدمتگذاری است، یادآور شد: «امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) که الگوی بسیجیان و اول بسیجی عالم بودهاند، خادمترین خادمها در جامعه بودند، بنابراین عناوین به عنوان برتری اجتماعی نیست.»
رئیسجمهور افزود: «در نظام ولایت رابطه حکومت و مردم براساس عشق و احترام است. مهربانترین مهربانان عالم نسبت به مردم پیامبر(ص) حضرت علی و ائمه (ع) بودند که مردم دوست داشتند و این یک صفت خدایی است.»
احمدینژاد با بیان اینکه ائمه (ع) انسانهای کامل و واسطه فیض خدا به عالم هستی و منعکس کننده عشق خداوند به مخلوقات و انسانها هستند، تأکید کرد: در نظام اسلامی کینه معنا ندارد و حفظ کرامت انسانها کار ولایی، کار پیامبر و خود خدا است.
وی افزود: «حفظ کرامت انسانها و حفظ بیتالمال در نظام ولایی یک اصل است، به طوریکه حضرت علی (ع) نزدیکترین یارانش را برای حفظ بیتالمال طرد میکردند.»
رئیس جمهور گفت: «در نظام اسلامی بازدهی بالا است، یعنی با کمترین هزینه بیشترین خدمات ارائه میشود.»
احمدینژاد هزینه مدیریت در کشور را سنگین و بالا توصیف کرد و اظهار داشت: «برای اعمال مدیریت خوب لزوما نباید در ساختمانها و تجهیزات آنچنانی استفاده کرد و سیستمها را به روز کرد، چراکه میشود در هزینههای مصرفی و تجهیزات صرفهجویی کرد و خدمات بیشتری را هم ارائه داد.»
وی یادآور شد: «هنوز هزینهها در دستههای دولتی خیلی بالا است، با اینکه هزینه مصرفی دولت تقریبا در طول این سه یا چهار سال افزایش نداشت و تورم هم بود، شاهد بودیم که هزینههای مصرفی دولت با کاهش روبرو بوده ولی با جای صرفهجویی وجود دارد.»
رئیس جمهور در خصوص هدف از حکومت را خدمت دانست و گفت که همه عناصر باید در خدمت آن خدمتگزاری قرار گیرد.
احمدینژاد در ادامه سخنان خود با بیان اینکه در حکومت اسلامی توجه به محرومین یک اصل است، گفت: «شرف ما خدمت به محرومین جامعه است، نه اینکه محرومیت همیشه باشد ولی تا زمانی که محرومیت وجود دارد، خدمت به آن یک هدف آرمانی و انقلابی است.»
وی افزود: «خیلی از مشکلات محرومین را با همین امکانات موجود هم میتوان برطرف کرد.»
وی بر ایستادگی در اصول و ارزشها تأکید کرد و اظهار داشت: «چقدر خوب است در استان زنجان که در پایگاههای اصلی اسلام ناب و علوی است. ساختار مدیریتی را برای کشور به عنوان الگو و نمونه تبدیل کنیم و این کار شدنی است.»
رئیسجمهور همچنین گفت: «همه ما یک کار را انجام میدهیم و هدف یکی است که باید در خدمت به مردم مدتزمان انجام کار را پایین بیاوریم.»
احمدینژاد در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر لزوم طراحی الگوی مدیریتی مبتنی بر داشتههای ایرانی خاطرنشان کرد: «یک ریلهای از گذشته تعبیه شده که بسیاری از آن وارداتی است. هر چند سرعت هم بالا رفته اما همچنان در همان ریل میرویم و هر چقدر تلاش میکنیم باز عقب هستیم، چراکه الگوی پیشرفت سازندگیمان را مبتنی بر فرهنگ و توانمندیهای خودمان تنظیم نکردیم.»
وی در خصوص دلیل گنجاندن الگوی ایرانی اسلامی در برنامه پنجم اظهار داشت: «ینکه در برنامه پنجم الگوی ایرانی اسلامی آمده به این خاطر است که الگوی برنامهریزی امروز در جهان سکولاری، در پایه نظام سرمایهداری و استعماری است که هر چند ما را دو قدم جلو میبرد ولی دو قدم وابسته تر میشویم.»
احمدینژاد گفت: کشورهایی پیشرفتهای در دنیا وجود دارد که استقلال، هویت و اخلاق در آنها وجود ندارد و همه کارگر نظام سرمایهداری شدهاند؛ ما که نمیخواهیم مثل آنها شویم، بنابراین باید برنامه و الگوی خودمان را داشته باشیم.
وی خاطرنشان کرد: هر کاری کنیم باید ببینیم آثار فرهنگ آن چیست، بنابراین باید طوری طراحی کنیم که آثار مثبت در فرهنگ خداپرستی داشته باشد چراکه ما میخواهیم انسجام، خداپرستی و مقاومت زیاد شود.
رئیسجمهور ادامه سخنان خود را به بالا بودن قیمت تمام شده در تولیدات کشورمان اختصاص داد و در خصوص دلیل این اتفاق یادآور شد: این مشکل به خاطر این است که از استعدادهای بومی خودمان درست استفاده نمیکنیم. درحالیکه باید در کارهایمان در مبنای توانمندیها، استعدادها و فرهنگ خودمان حرکت کنیم.
مشاورمقام معظم رهبری در امور بینالملل تاکید کرد: «آمریکاییها نهتنها قدرت بعد از جنگ جهانی دوم را ندارند، بلکه حتی قدرت زمان رئیسجمهوری ریگان را هم از دست دادهاند».
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، علی اکبر ولایتی در گفتوگوئی به بررسی ابعاد پیام مقم معظم رهبری به کنگره عظیم حج پرداخته است.
به نقل از فرارو:
* مبارزه با استکبار نمونههای بسیاری دارد؛ مواردی مثل نهضت تنباکو، ملی شدن نفت یا مخالفت روحانیون و علما با برخی قراردادها. البته شاید با این نام مشخص مطرح نبوده است. به نظر شما استکبارستیزی در ایران چه گذشتهای دارد و این نگرش و رفتار ایرانیان از کجا نشأت میگیرد؟
یکی از رموز ماندگاری ملت ایران همبستگی آنان است. این همبستگی به عنوان یک عامل درونجوش، نقشی اساسی و ویژه درحفظ این ملت وکشور داشته است. بالاخره هرازگاهی مقابله با تهاجم و سلطه بیگانه بر این سرزمین و ملت معنی و مفهوم یافته است. البته این ضدیت و تقابل نه با هر بیگانهای، بلکه با بیگانگان سلطهجو بوده است.
اما واژه "استکبار" زاده فرهنگ انقلاب اسلامی است. قبل از اینکه امام خمینی(ره) این کلمه را بفرمایند و به کار ببرند، مبارزان علیه استعمار این لفظ را به کار نمیبردند یا اینکه خیلی شایع نبود. استکبار یک واژه با هویت اسلامی و قرآنی است.
مستکبرین افرادی مذموم در قرآن کریم و در فرهنگ اسلامی هستند. امام خمینی(ره) هم همین مفهوم و واژه قرآنی را مورد استفاده قرار دادند.
نمونههای متعددی در تاریخ ایران داریم که مردم ما حتی در زمانهایی که بسیار تحتفشار بودند و ضعیف تلقی میشدند، در مقابل بیگانه ایستادگی کردند؛ مثل مقاومتمردم جنوب به همت رئیسعلی دلواری که جلوی انگلیسها ایستادند. همینطور مقاومت در برابر قرارداد 1919 وثوقالدوله که از ایران یک هندوستان تحتالحمایه انگلیس میساخت.
مردم در حالی که حتی یک حکومت مقتدر نداشتند و سختیهای جنگ اول جهانی را تحمل میکردند و از طرفی خاک کشور هم توسط روس و انگلیس اشغال شده بود، اما در مقابل این قرارداد ایستادند تا انگلیسیها مجبور شدند این قرارداد را لغو کنند.
در سال 1945 و 1946میلادی، یعنی 1325 و 1326 شمسی که ایستادگی مردم آذربایجان در برابر اشغال آذربایجان توسط قوای روس، نقش اساسی را در شکست روسها ایفا کرد وگرنه آذربایجان هم یک جایی مثل اروپای شرقی میشد که هر جا ارتش سرخ وارد شد، دیگر بیرون نیامد و همان جا مرز بین شرق و غرب شد.
داستان ملی شدن صنعت نفت هم به همین صورت بود. البته این موضوع با عنوان«سیاست موازنهمنفی» مطرح شد. سیاست موازنه منفی یعنی نه انگلیس و نه روس. این بهنوعی مصداق ناقص«نه شرقی نه غربی» است. لذا این حوادث نشان میدهد که مردم ما این زمینه و سابقه را داشته و دارند.
* آیا این روحیه وسابقه تاریخی، پشتوانهای محکم برای استکبارستیزی جمهوری اسلامی در سیاست خارجی بوده است؟
این حالت انقلابی سیرتکاملی خودش را از نهضت تنباکو در سال 1309 قمری تا مشروطه و پس از آن در نهضت ملی نفت و تا انقلاب اسلامی ادامه داد. بنابراین مبارزات مردم ایران پشتوانه خوبی شد که امام(ره) هم از این تجربهها استفاده کردند. خاطرات حضرت امام(ره) با مرحوم مدرس -که بسیار هم شیفته ایشان بودند- یا اینکه مبارزات را از زمان مشروطه و بهویژه زمان رضاخان دنبال میکردند، شاهد بر این موضوع است. خود ایشان کتاب کشفالأسرار را علیه مطالب شریعت سنگلجی نوشتند که در حقیقت یکی از نظریهپردازان رضاشاه و حکومت پهلوی بود.
امام(ره) تجربیات طولانی در میدان مبارزه داشتند. گاهی به کارهای مرحوم آیتالله کاشانی، شیخ فضلالله نوری یا مرحوم مدرس اشاره میکردند. خود این نشان میدهد که ایشان به این تجربهها کاملاً آگاه بودند و از آنها استفاده میکردند.
ایشان شخصیت بینظیری هم بودند. همه این ظرفیتها جمع شد و در سیاست خارجی انقلاب و جمهوری اسلامی به صورت استکبارستیزی جلوه کرد.
نوع برخورد امام با بیگانهها، چه غربیها و چه شرقیها، از موضع عزت بود. ایشان استقلال رأی خود را حفظ میکردند. زمانی به مناسبت 22 بهمن، بنده به عنوان وزیرخارجه به همراه سفرای مقیم ایران خدمت امام رسیدیم. امام همینطور که صحبت میکردند، آمریکا و شوروی را کنار هم قرار میدادند و از هر دو شرق و غرب انتقاد میکردند.
یک بار سفیر شوروی -آقای گودوف- در گوش من گفت که آقا ما گلهمندیم. چرا امام ما را در ردیف آمریکا قرار میدهد در حالی که ما از دوستان ایران هستیم؟ من آهسته اعتراض سفیر شوروی را به امام(ره) رساندم. امام در جواب گفتند که به او بگو من حالا تازه ملاحظه شما را هم کردهام.
بعد از ارتحال حضرت امام(ره) نیز مسائل گسترده و متنوعی در داخل و خارج ایران رخ داد؛ بهویژه در حوزه منطقهای و بینالمللی. البته نظام از عهده حل این مسائل برآمد. نمونه آخرش هم توطئه براندازی سال گذشته بود.
* همانطور که رهبرانقلاب در پیام خود به حجاج عنوان کردند، موج بیداری اسلامی در برابر نظام استکباری در حال گسترش است. با توجه به سابقه و عملکرد ما در استکبارستیزی، تأثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر گسترش این موج چگونه بوده است؟
انقلاب اسلامی ایران یک مقدماتی در داخل کشورو نیز مقدماتی در جهان اسلام داشت. این مقدمات در جهان اسلام و کشور ما از زمان نفوذ فرهنگی استعمار و دشمنی آشکار استعمارگران با دین اسلام آغاز شد. اولین مقدمه انقلاب اسلامی مقاومت دربرابر همین نفوذ فرهنگی بود. این مقاومت در هر کجا به شکلی آغاز شد وشکل مقاومت وهدفگیری مبارزات در سرزمینهای مختلف اسلامی متفاوت بود.
درواقع زمینههای شکلگیری بیداری اسلامی از حدود دویست سال پیش بهتدریج و متناسب با تهاجم استعمار فراهم آمد. فرنگیها پایه تحول سیاسی دنیای غرب را از انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 میلادی میدانند. مشکلات جهان اسلام نیز از زمان انقلاب کبیر فرانسه شروع شد و بهصورت واضح شکل گرفت.
عدهای مثل طهطاوی مصری یا خیرالدین تونسی که قریب به دویست سال پیش، کار خودشان را شروع کردند، فکر میکردند که باید اسلام را مدرنیزه کنند و بهنوعی با لیبرالیسم مخلوط نمایند. اصلاً میگفتند آنچه که امروز غربیها انجام میدهند، همان اسلام است.
اما کسانی مثل سید جمالالدین اسدآبادی معتقد بودند که ما باید به اسلام اصیل بازگردیم و دنبال وحدت اسلامی بودند. عدهای فکر میکردند با لیبرالیزه کردن اسلام یا اسلامیزه کردن لیبرالیسم میشود مسلمانان را نجات داد. در طبقه روحانیت و بهویژه روحانیت شیعه این سرخوردگی پیدا شد که با تمسک به مکاتب غیر اسلامی نمیتوان اسلام را احیا کرد. فلذا در قضیه مشروطه حتی برخی آدمهای دیندار بر اثر کمتوجهی فکر میکردند الگوی مشروطه فرنگی میتواند نجاتبخش باشد.
جلوتر که آمدیم، مرحوم مدرس جلوی رضاشاه ایستاد و به دنبال آن در عهد پهلوی دوم، آقای کاشانی مقابل شاه و استعمار انگلیس ایستاد. لذا این پیشزمینهها در بیداری اسلامی، چه در جهان اسلام و چه در ایران، همزمان با احساس خطر هجوم فرهنگی غرب در میان مسلمانان وجود دارد، ولی همه اینها پیشزمینه بود.
همانطورکه در پیام امسال رهبر انقلاب نیز هست، انفجار بیداری اسلامی با انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت و یکسره از آغاز تاکنون دارد پیش میرود. بقیه در بین راه وارد شدند و دیگران پرچم آنها را به دست گرفتند و جلو آمدند، ولی هیچکدامشان توفیق انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی(ره) و امروز رهبری را نداشتند.
ایران امروز بهطور مستمر رو به پیشرفت است. در داخل تثبیت پایههای حکومت دینی از منظر یک مسلمان شیعی ایجاد میشود و درخارج، بهطور خاص در جهان اسلام و در دنیای امروز بهطور عام این تئوری و نظریه داده شده است که حکومت اگر قرار است در جهت عدالت، پیشرفت فضائل انسانی و نجات انسان از انحطاط باشد، باید الهی باشد.
با همه اینها باید تصریح کنیم که هیچ دینی مانند اسلام زنده نیست و حیات ندارد. امروزه اسلام در پیشرفت و در دعوت و میزان نفوذ در جوامع با صدر اسلام هیچ فرقی ندارد. امروزه بهرغم وسعت رسانههای جمعی، اعم از اینترنتی و صوتی که هر خبری را که در دنیا اتفاق میافتد، ظرف چند ثانیه یا دقیقه یا ساعت در کل دنیا منتشر میکنند و هرکسی میتواند سایتی داشته باشد و حرف خودش را بزند، سرعت پیشرفت و عمق نفوذ اسلام بیشتر از گذشته است.
از طرف دیگر انسان امروزی با انسان 1400 سال پیش تفاوت اساسی دارد وتکامل فکری و اجتماعی یافته است. 1400 سال پشتوانه فکری و فرهنگی و اعتقادی را پشت سر دارد.
مطابق آمار، میزان اطلاعاتی که در هر روز از سال 2010 میلادی تولید میشود، معادل کل اطلاعات سال 1999 است. در چنین شرایطی نمیشود مردم را تحمیق کرد. اگر دین حرفی برای مردم نداشته باشد، کنار میرود. این که میگویم اسلام پیش میرود، فقط حرف من نیست. خانم آلبرایت که وزیر خارجه زمان آقای کلینتون بود و استاد دانشگاه جورجتاون آمریکا است، در یکی از صحبتهایش در دانشگاه گفت که امروز در آمریکا هیچ دینی سرعت پیشرفت اسلام را ندارد.
این به دلیل زمینه فکری، عزم راسخ و تقوای امام(ره) و رهبری امروز انقلاب و فکر شیعی است که تا عمق جان مردم ایران نفوذ کرده است.
*قطعاً گسترش این موج در افول نظام استکباری و مشخصاً آمریکا نقشی اساسی ایفا کرده است. به عبارت دیگر، این دو پدیده با هم ارتباط مستقیم دارند. شما وضعیت اکنون نظام استکباری را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید این موضوع را واقعگرایانه تحلیل کنیم. آمریکای امروز دیگر قدرت سیاسی و نفوذ آمریکای بعد از جنگ جهانی دوم را ندارد.
آمریکای بعد از جنگ جهانی دوم تکلیف دنیا را معلوم کرد. اولاً سازمان ملل را به آمریکا برد. یعنی مرکز تصمیمگیریهای بینالمللی را به آمریکا منتقل کرد. دوم برای بازسازی اروپا طرح مارشال و برای بازسازی آسیا اصل چهار ترومن را ارائه داد.
ترومن رئیسجمهور وقت آمریکا بود. من خاطرم هست که در ایران اداره بزرگی به نام اداره اصل چهار تأسیس شد و یک عده کارمند این اصل چهار بودند. کمکهای آمریکا به ایران از طریق همین اصل چهار ترومن در زمان جنگ بود. در چتر حمایت آمریکا از آسیا و اروپا، آنها جای پای خودشان را در همه نقاط دنیا مستحکم کردند.
پایگاههای نظامی آمریکا در آلمان، ایتالیا، ژاپن و کره هنوز وجود دارد. دیهگو گارسیا در اقیانوس هند همچنان پایگاه آمریکاییها است. جزیره گوام در اقیانوس آرام پایگاه آمریکاییها است. آمریکاییها در دهها نقطه از دنیا پایگاه دارند. هفت ناوگان آمریکا آبهای جهان را تحت سیطره خود دارند.
آمریکاییها هرجور که اراده میکردند و در هر کجا که میخواستند، دخالت میکردند؛ در ویتنام، لائوس، کامبوج، کره یا کوبا. شاید بیشتر از چهل دخالت نظامی در کشورهای آمریکای لاتین کردند. کودتای نظامی و دخالت نظامی و تأسیس دموکراسیهای هدایت شده نیز بود.
آقای مارکوس ژنرال فیلیپینی بود. زمانی که مائوئیستها در فیلیپین میجنگیدند، آمریکاییها از مارکوس حمایت میکردند. مارکوس در فیلیپین کودتا کرد، ولی بعدها مائوئیسم افول کرد و آمریکاییها دیدند دیگر به مارکوس نیازی ندارند. خواستند او را کنار بگذارند که مقاومت کرد ولذا با او برخورد کردند.
آمریکاییها آقای آکینو را در آبنمک خوابانده بودند تا رئیسجمهور فیلیپین شود. به فرودگاه که آمد، ترورش کردند و خانم آکینو همسرش را رئیسجمهور کردند. مثال دیگر اینکه خانم چامورا روزنامهنگاری بود که خرج روزنامهاش را آمریکاییها میدادند. او با کمک کنتراها که ضد انقلابیون نیاکاراگوئه بودند، به جای دانیل اورتگا رئیسجمهور نیکاراگوئه شد.
آمریکاییها دهها کودتا در سراسرجهان راه انداختند؛ از جمله کودتای 28 مرداد. آخرین دخالتهاشان نیز مربوط به سومالی، عراق، افغانستان و سودان است. تمرکز عمده آمریکاییها الان بر روی کشورهای اسلامی است، آن هم به دلیل انفجار بیداری اسلامی. البته کمکم آثار شکست در حرکتهای آمریکا نمایان میشود. در گذشته کسی جلودار آمریکا نبود، ولی امروزه مردم فقیر افغانستان آنها را زمینگیر کردهاند.
زیر سرنیزه هفتاد هزار آمریکایی در عراق و بعد از هزینه کردن 5/2 تریلیون دلار، یعنی 2500 میلیارد دلار، شما میبینید که انتخابات انجام میشود و دولت تشکیل میشود؛ آن هم دولتی که آمریکاییها نمیخواستند تشکیل شود. این نشان میدهد که مردم عراق و افغانستان با وجود همه صدماتی که دیدهاند، اما قوت بیداری اسلامی موجب شده جلوی آمریکاییها بایستند. اینها نشانه افول آمریکا و استکبار است.
با این اوصاف، آمریکاییها نهتنها قدرت بعد از جنگ جهانی دوم را ندارند، بلکه حتی قدرت زمان رئیسجمهوری ریگان را هم از دست دادهاند. آمریکاییها فروپاشی شوروی و اتفاقات پس از آن را به حساب خودشان گذاشتند ولذا آقای بوش گفت که در دنیا یک ابرقدرت وجود دارد و آن هم آمریکا است، اما الان در وضعیتی قرار دارند که 600 میلیارد دلار اسکناس بدون پشتوانه وارد جامعه کردهاند!
اهم مطالب مطرح شده توسط وی طبق گزارش خبرگزاری فارس به شرح زیر است
*خاتمی پس از ریاستجمهوری خود اعلام کرد به این حقیقت رسیدم که مبانی لیبرالیسمی تنها راه اداره جوامع است.
*در هشت سال دوران اصلاحات آتش تهیه بر روی ارزشها و بسیج ریخته میشد.
*آیتالله فاضل لنکرانی در بیان خاطراتی گفت که روزی به نزد امام خمینی(ره) رفتم و به ایشان گفتم چرا با بنی صدر برخورد نمیکنید؟ امام(ره) فرمودند مگر چه اتفاقی افتاده است؟ برخورد با بنی صدر برخورد با رأی ملت است و اگر با وی برخورد کنیم مردم فکر میکنند ما دیکتاتور هستیم. باید بنی صدر به فعالیت خود ادامه دهد تا مردم متوجه شوند در چه خط و چه جریانی حرکت میکند و آنگاه خود قضاوت کرده و با وی برخورد کنند.
* برخی فکر میکنند بنی صدر از کشور فرار کرد که در اینجا باید گفت نظام اسلامی به بنی صدر اجازه داد تا از کشور خارج شود و حتی 2هواپیمای جنگندهای که از پایگاه هوایی نوژه به تعقیب هواپیمای حامل بنی صدر اعزام شد ترفند نظام انقلاب اسلامی بود.
* همه مشاهده کردند که بنی صدر با لباس زنانه از کشور خارج شد و اکنون وی چادر فرار خود را به مجید توکلی یکی از عناصر جریان فتنه در دانشگاه امیرکبیر تقدیم کرد تا به وسیله آن از دست مأموران امنیتی فرار کند.
* در فتنه سال گذشته دیدیم که فتنه گران حتی شعارهایی به نفع رضا پهلوی، مسعود رجوی و ربع پهلوی دادند اما حتی یکی از آنها نیز در حمایت از بنی صدر شعار نداد چون مشخص بود که بنی صدر با اقداماتی که در کشور انجام داد آبروی خود را به طور کامل ریخته است.
*به طور کلی در کشورهای دنیا پلیس ضد شورش برای مقابله با شورشهای خیابانی اقدام میکند و ممکن است سپاه پاسداران، بسیج و نیروهای یگان ویژه نیز اشتباه کرده باشند.
* کسانی که معترض هستند و با حضور غیرقانونی در خیابانها قصد تخریب اموال عمومی و خصوصی را دارند اگر بخشی از مردم عادی نیز در میان این عناصر باشند عدم برخورد با آنها امری غیرممکن است.
*( در پاسخ به این سوال که چرا بسیجیانی که در جریان فتنه سال 88 به شهادت رسیدهاند گمناماند) افرادی که حامی جریان فتنه هستند و حتی معاندان انقلاب اسلامی اگر از هویت خانوادههای این شهدا اطلاعی پیدا کنند خانوادههای آنان امنیت جانی نخواهند داشت.