أین عمار......!

امروز وظیفه همه روشنگری است! تکلیف امروز ما:حماسه سیاسی...حماسه اقتصادی

أین عمار......!

امروز وظیفه همه روشنگری است! تکلیف امروز ما:حماسه سیاسی...حماسه اقتصادی

روایت حداد از زندگی حاج آقا مجتبی خامنه‌ای

به نقل از فرارو
کد مطلب : 71173 24 اسفند 1389 ساعت 11:30


بخشی از گفتگوی «فریدالدین حداد عادل» با «سالنامه مثلث» که به تازگی منتشر شده است برای خوانندگان انتخاب شده است:

رابطه شما با داماد‌تان، حاج آقا مجتبی [خامنه‌ای] چگونه است؟
ایشان اخلاقی‌ترین فردی است که من در طول عمرم دیده‌ام. در این۱۳ـ۱۲ سالی که با ایشان هستم هیچ وقت صدای بلند یا کلمه‌ای خلاف ادب از وی نشنیده‌ام. هیچ وقت نشد که خواهرم از ایشان نزد ما گله کنند. هیچ زمان هم منزل آنها خشک، تلخ و بی‌روح نبوده است. همانطور که می‌گوید و می‌خندد و با بچه‌ها و جوانان معاشرت می‌کند به همان اندازه جدی، پر‌کار و پر‌تلاش و درسخوان است. 

معمولا تا دو سه نیمه شب مطالعه می‌کند. بسیار اهل مطالعات مذهبی و اخلاقی است. در به‌ کار بردن الفاظ و اظهار‌نظر در مورد اقوال و اعمال افراد بسیار دقیق است. در مورد بدترین دشمنانش هم منصفانه حرف می‌زند.

ایشان چند فرزند دارد؟
یک پسر دارد.

تقریبا همسن هستید؟ خیر. ایشان ۳ـ۲ سال از من بزرگتر است.

با یکدیگر رابطه خانوادگی تنگاتنگی دارید؟
بعد از برادرانشان فکر می‌کنم رابطه ما به خاطر نسبت فامیلی‌مان زیاد است و اخیرا هم با هم در سفر خانوادگی دلچسبی بودیم.

رفت و آمد نزدیک با خانواده مقام معظم رهبری هم دارید؟
نه به آن معنی ولی در حد مناسبات فامیلی بی رابطه نیستیم اما رابطه عمیق و گسترده نداریم. مادرٰها با هم سلام و علیک خوبی دارند.

اولین بار که خبر خواستگاری فرزند مقام معظم رهبری را از خواهرتان شنیدید چه احساسی داشتید؟
من و خواهر‌هایم خیلی متعجب شده بودیم.

چرا؟
خانم آقا به طور ناشناس آمده بودند از خواهرم خواستگاری کرده بودند. مادرم گفته بود ایشان درس دارد. گفتند حالا صحبت کنیم. پدر و مادرم رفتند یک گوشه و با هم صحبت کردند. ما هم علت طولانی شدن صحبت آنها را از هم پرسیدیم. من رفتم گفتم چه خبر است؟
 
مادرم گفت می‌دانی برای خواهرت خواستگار آمده؟ گفتم اینکه طبیعی است. وی جواب داد نه، این بار برای پسر مقام معظم رهبری آمدند. من گفتم یعنی چه می‌شود؟ بالاخره هر برادری نسبت به آینده خواهرش حساسیت‌هایی دارد چه رسد به آنکه شوهر آینده وی بخواهد پسر مقام اول نظام باشد. از این بابت خیلی ذهنم مشغول شد.

بعد که ماجرا جلو رفت چه شد؟
اولین دیدار ما خیلی خوب بود، چون وقتی حاج آقا مجتبی آمدند با خواهرم صحبت کردند من اتاق دیگر بودم. ایشان از اتاق آمد بیرون. مادر گفت بنده خدا آقای مجتبی خامنه‌ای تنهاست، برو با ایشان صحبت کن. 

دیدم حاج آقا مجتبی کت و شلوار به تن دارد – آن وقتا ایشان هنوز معمم نشده بود- بعد از احوالپرسی، دیدم چیزی که در ایشان نیست روحیه‌ آقازادگی و تکبر و غرور است. لذا خیلی زود با هم صمیمی شدیم. همان روز هم یک بحث داغ و سنگین در مورد شخصیت‌های معروف اصلاح‌طلبان انجام دادیم.

چه سالی بود؟
۷۶ بود.

تا پیش از این وصلت حضرت آقا را از نزدیک دیده بودید؟
یکی، دو مورد پیش آمده بود. عموی من در کرمانشاه معاون سیاسی استاندار بود و بعد‌ها سرپرست استانداری شد. در این مدت به خاطرِ غائله کردستان و بعد جنگ، حضرت آقا زیاد به آنجا سفر کرده بودند و با هم خیلی آشنا بودند. ارادت فامیلی ما به مقام معظم رهبری از همان جا شروع شد. یک بار در باغ پدربزرگ مرحومم دور هم جمع بودیم، ایشان گفت آیت‌الله خامنه ‌ای بادیگران فرق می‌کنند. اصلا یک خصلت اضافه دارد. همان موقع به عمو هم گفت ایشان را دعوت کند. یک بار بیاید منزل ما که در همان ایام ایشان دعوترا قبول کردند. بعد هم که این لطف شامل حال ما شد. روزی که عروسی خواهرم بود به من گفتند آقا می‌خواهند عروس را ببینند.

تا آن موقع خواهر شما را ندیده بودند؟
نه. در مراسم عروسی رسم است که داماد همراه یک نفر سر سفره عقد برود و گفتند کسی باشد که به عروس و مادر عروس محرم باشد. من به مدت پنج دقیقه در کنار حضرت آقا تنها بودم بدون انکه محافظی باشد. پدرم آن موقع نبود. ما رفتیم به منزل مقام معظم رهبری. خانه ایشان را دیدم. کف اتاق فرش ماشینی بود. ظاهرش خیلی ساده بود و یک گوشه ایستادیم و ایشان خوشامدی گفتند و به اقوام وی تبریک گفتند. یک نکته جالب اینجاست که وقتی رهبری آمدند خیلی از خانم ها آمدند جلو. خیلی التماس دعا گفتند و خیلی عرض ارادت کردند. چند نفر از خانم‌ها با دیدن ایشان منقلب شدند و گریه کردند.
 
شما تصور کنید خانمی که آمده عروسی و بعد اشک بریزد چه وضع بدی در چهره او پیدا می‌شود. بعد از عروسی به یکی از محارم گفتم چرا چهره‌ات اینطور شده است؟ گفت آقا را دیدیم گریه کردیم. آن روز کف خانه فرش ماشینی بود. روز بعد که خانم من هم حضور داشت گفتم چطور بود؟ گفت موکت بود. یعنی همان یک شب خانه رهبری مملکت فرش ماشینی پهن بود. 

از آن سال تا به حال حاج آقا مجتبی در آپارتمانی زندگی ‌می‌کنند. ایشان سه بار در طول زندگی‌شان اسباب‌کشی کرده‌اند. همیشه یک کامیون وسایل منزل را جابه‌جا می‌کند.

منزل مقام معظم رهبری از آن تاریخ نرفتید؟
تنها باری که رفتم روز عروسی خواهرم بود. بعد‌ها به اتفاق پدرم به کتابخانه‌ شخصی ایشان رفتم. فقط می‌توان بگویم ما نمی‌توانیم اینطور زندگی کنیم. یعنی ‌خواهید دید خدا چگونه با آقای مخملباف رفتار خواهد کرد. چون دروغ‌هایی را نسبت می‌دهد که هیچ کدام آنها صحت ندارد. ای کاش یک دانه از حرف‌های وی در یک سال اخیر درست بود.

آقا خیلی کتاب دارند، خیلی کتاب به ایشان هدیه می‌شود و خیلی کتاب هم می‌خرند و خیلی کتاب هم می‌خوانند. اما این محیط کاملا ساده است. کف آنجا موکت است. هیچ تجملات خاصی در آن نیست. نه اینکه امکان آن نباشد بلکه رهبری اجازه ورود تجملات به زندگی خودشان را نمی‌دهند. 

یک وقت هم به مناسبت تولد پسرم، آقا را دیدم و ایشان در گوش یحیی ما ( محی‌الدین) اذان گفتند. حاج آقا مجتبی به ایشان گفتند آقا فرید دوست دارند از شما یک چیزی به یادگار داشته باشند. مقام معظم رهبری گفتند یادگاری چه باشد؟ حاج آقا مجتبی چون می دانست من دوست دارم یک انگشتری از آقا بگیرم توصیفاتی کرد. ایشان فرمودند: فهمیدم و انگشترشان را دادند.
 
من خیلی از گرفتن این انگشتر خوشحال شده بوده و هستم. به خواهرم گفتم عجب انگشتری! همشیره‌ام گفت می‌دانی قصه‌اش چیست؟ یکی از شیعیان یمن یک شیشه بلورین بزرگ عقیق درجه یک یمنی برای آقا فرستاد. اول که آمده بود کسی از قیمت آن خبر نداشت و به مناسبت یکی از اعیاد مقدس ایشان به عروس‌ها و پسران خود یک نگین هم داده بودند. بعد به طریقی کسی توانسته بود قیمت عقیق را بفهمد و از گران قیمت بودند آن آگاهی پیدا کند. 

بعد که آقا این قضیه را فهمید برای آنکه نرم زندگی تغییر نکند بقیه آن عقیق‌ها را دیگر وارده زندگی نکرده بودند و گذاشته بودند تا به خانواده شهدا بدهند. حالا انگشتر عقیق چیست که بخواهد نگین آن ارزش داشته باشد، بعد شیعه‌ای از یمن به مرجع تقلید خود آن را هدیه داده بود ولی مقام معظم رهبری اینقدر تحفظ دارند.

البته خاطره‌های مفصل دیگری دارم، ولی چون می‌دانم ایشان از بازگویی این مطلب مکدر می‌شوند نمی‌گویم. دقت‌های زیادی در این زندگی انجام می‌شود. مثلا در سفری همشیره‌ام با مقام معظم رهبری به سفر استانی رفته بود. بعد که آمد گفتم نکته جالب چه داری؟ وی گفت: آقا چندین جا را به صورت سرزده و به دور از چشم دیگران برای بازدید رفتند اما نکته عجیب این است که بعد از سفرآقا گفتند همه هزینه‌های سفر شما را از جیب خودم پرداخت کردم اگر جایی با وسیله‌ نقلیه دولتی برای کار خودت رفتی یا خریدی کردی که کسی حساب کرده یا جایی مورد پذیرایی ویژه‌ای قرار گرفتی بگو تا هزینه ان را بپردازم.

یا اینها یک جایی رفته بودند تا آثار تاریخی آن منطقه را بازدید کنند و متوجه شده بودند که مسئولان امنیتی و انتظامی آمدند یکسری بازدیدکننده‌ها را زودتر خارج کردند و جلوی ورود بقیه را نیز گرفته‌اند تا خانواده رهبری راحت بتوانند محوطه را بازدید کنند. رئیس دفتر آقا و خانواده مقام معظم رهبری از شنیدن این خبر آنقدر ناراحت شده بودند که هم از محافظین خود گله کرده و هم با مسئولان انتظامی برخورد کردند وبعد به خاطر خاصه خرجی آنها زودتر برگشتند. اینها تصویری کوچک از این زندگی است.

از لحاظ تفکر و دید سیاسی با حاج آقا مجتبی چقدر نزدیک هستید؟ خیلی دید سیاسی ما نزدیک است. چون ایشان نگاه و بینش‌ش کاملا با رهبری همگون و همسو است و ما ازاین حیث احساس آسودگی خاطر و اطمینان صد‌در‌صد داریم. هر جا تکلیف باشد و دستور رهبری، ایشان به وظیفه خود عمل می‌کنند.

ایشان به این شکل فعالیت سیاسی ندارند. ایشان خیلی درس می‌خوانند و خارج فقه تدریس می‌کنند و در کار خود نیز موفق هستند و خیلی پیچیده‌تر از دروس متداول درس خارج طرح مطلب می‌کنند.

چرا خاتمی آزاد است؟

دبیر جامعه وعاظ تهران ضمن قدردانی از نخستین گام قوه قضائیه درباره کروبی و موسوی گفت: تعجب می‌کنم چرا خاتمی آزاد است. 

به گزارش فارس، دوشنبه شب حجت‌الاسلام جعفر شجونی در مراسم یادواره شهدای روحانی منطقه ورامین با اشاره به انتخابات اخیر ریاست مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت:  

 

                                 ملاک اصلی خبرگان پیروی از رهبری است.
دبیر جامعه وعاظ تهران گفت: مردم به خبرگانی رأی داده و می‌دهند که پر و بال رهبری باشند نه اینکه با اعمال و رفتار و کردار خود، این عمود خیمه دین را مورد کم‌لطفی و بی‌مهری قرار دهند.
وی افزود: خبرگان رهبری با هیچ‌کس نه تعارف دارد و نه شوخی، بلکه بر حسب وظیفه شرعی و رأی مردم عمل می‌کند.

شجونی در ادامه فتنه ۸۸ و پس‌مانده‌های آن در ۲۵ بهمن را مورد اشاره قرار داد و تاکید کرد:  

در این فتنه تمام گروه‌های ضدانقلاب داخلی و دشمنان خارجی به میدان آمدند و به نام تقلب در رأی مردم بعضی از خواص قدرت‌طلب، فرصت‌طلب و سوخته‌های سیاسی را با نام مقدس یاران امام به میدان آوردند تا بتوانند عمود خیمه دین را از بین ببرند و یا حداقل به آن لطمه بزنند.

دبیر جامعه وعاظ تهران که سخنانش با تکبیرهای متعدد شرکت‌کنندگان حمایت می‌شد ضمن قدردانی از نخستین گام قوه قضائیه درباره کروبی و موسوی تصریح کرد: تعجب می‌کنم چرا خاتمی آزاد است.  

به نقل از فرارو

تولید یک فیلم جنسی در هر 30 دقیقه در آمریکا

ایالات متحده آمریکا قریب به 89 درصد از کل فیلم‌های مستهجن را تولید می‌کند، تا آنجا که در هر 30 دقیقه یک فیلم بلند جنسی در این کشور ساخته شده و در هر ثانیه 30 هزار نفر در این کشور مشغول تماشای این برنامه‌های مبتذل هستند.

به گزارش شبکه ایران به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی “ماکینگ جکت”، انتشار برخی آمارها خبر از سقوط اخلاقی بیش از پیش جامعه آمریکا می‌دهد.

بنابراین گزارش، “صنعت فحشا” که از دیرباز یکی از تجارت‌های پرسود در آمریکا به شمار می‌رفته است، در حال حاضر با رشد چشمگیری در تمامی جوامع غربی، بالاخص آمریکا مواجه شده است! این صنعت هول‌آور که پای خود را از میان صفحات رایانه و تلویزیون بیرون گذاشته، اکنون در بسیاری از شئون زندگی اجتماعی مردم آمریکا همچون ازدواج و طلاق زوج‌های جوان، روابط اجتماعی نوجوانان و پیوندهای خانوادگی تاثیر نامطلوب گذاشته است.

* آمارهای هولناک از سقوط اخلاقی در جامعه آمریکا
بر اساس این گزارش، ایالات متحده آمریکا قریب به 89 درصد از کل فیلم‌های مستهجن را تولید می‌کند، تا آنجا که در هر 30 دقیقه یک فیلم بلند جنسی در این کشور ساخته شده و در هر ثانیه 30 هزار نفر در این کشور مشغول تماشای این برنامه‌های مبتذل هستند.

بر اساس آمار منتشر شده در این گزارش، در حدود 42.7 درصد از کاربران اینترنت در آمریکا به دیدن این فیلم‌ها مبادرت می‌ورزند و این تجارت پلید سالانه 13 میلیارد دلار درآمد برای بانیانش دربر دارد که این رقم از مجموع سود خالص همه شرکت‌های تکنولوژی اطلاعات مشتمل بر گوگل، نت‌فلیکس، اپل، آمازون، ای‌بی، میکروسافت، ارث‌لینک و یاهو بیشتر است.

این گزارش همچنین از بالاتر بودن دفعات جستجوی کلمه “س ک س” بیش از هر کلمه دیگری در میان کاربران اینترنت آمریکا خبر داده و نوشته است: 25 درصد تمامی درخواست‌های جستجو در موتورهای جستجوگر کلمه س ک س و زیرمجموعه‌های آن است. این آمار بالغ بر 68 میلیون بار جستجو در روز است. همچنین هشت درصد از مجموع ایمیل‌های رد و بدل شده در آمریکا به مضمون‌های مبتذل اختصاص دارد. به طور متوسط هر کاربر اینترنتی در آمریکا 4.5 ایمیل جنسی در روز دریافت می‌کند!

همچنین آمارها از پایین آمدن سن ورود مردم آمریکا به عرصه صنایع مستهجن خبر داده و تاکید دارند که این سن به 11 سال کاهش یافته است. همچنین 72 درصد از کاربران اینترنتی محصولات مستهجن مردان و 28 درصد آنان زن هستند. در عین حال، بیش از 200 هزار معتاد به این محصولات در آمریکا وجود دارد، با این تعریف که بیش از 11 ساعت از وقت خود را در هفته به تماشای این برنامه‌های مبتذل می‌نشینند.

قریب به 50 درصد از کسانی که به این اعتیاد دچار شده‌اند، علاقه خود به برقراری یک رابطه واقعی زناشویی را از دست داده‌اند. 40 درصد این معتادین همسران خود را از دست داده و 58 درصد آنان زیان‌های مالی هنگفتی متقبل شده‌اند و یک سوم آنها کار خود را از دست داده‌اند.

همچنین بر اساس این گزارش، در 56 درصد از طلاق‌های صورت‌گرفته در آمریکا، دست‌کم یک طرف از زوجین از محصولات مستهجن استفاده می‌کرده است. در میان مصرف‌کنندگان و معتادان این صنعت دو برابر افسردگی در مقایسه با آنان که درگیر این ماجرا نیستند، گزارش شده است.

گفتنی است در میان خانواده‌های آمریکایی نگرانی گسترده‌ای نسبت به اوج‌گیری مصرف این محصولات مستهجن شکل گرفته تا آنجا که بنیان خانواده در آمریکا از جمله مواردی است که جدا دچار خطر شده است.

 

واحدخبر رهبران شیعه

طلبه سیرجانی

طلبه سیرجانی در تازه ترین اظهار نظر خود، گفت: «حرکتی که من آغاز کرده ام حرکتی کاملا مردمی است و وابسته به هیچ فرد خاص یا جناح سیاسی نیست و موضوعش هم فقط عدالتخواهی است».
حجت الاسلام علیرضا جهانشاهی معروف به "طلبه سیرجانی"  که هم اکنون در ضلع جنوبی حرم حضرت عبدالعظیم در چادری مسافرتی سکنی گزیده است در اعتراض به زمین خواری های شهر سیرجان  اقداماتی انجام داد و پس از اینکه به اعتراضاتش ازسوی مسئولان اعتنایی نشد، اقدام به پیاده روی ازسیرجان به سمت تهران کرد.

تیرماه سال87 درمسیر سیرجان به تهران در بدو ورود به استان فارس، توسط دادگاه ویژه روحانیت شیراز بازداشت و به 2 سال زندان محکوم شد.

او پس از چند ماه با پیام "شکرالله مساعیکم" رهبر معظم انقلاب آزاد گشت و باز هم راه های قانونی را برای رسیدن به مطالباتش پیمود، اما درپی بی نتیجه ماندن آنها، دومرتبه به نشانه ی اعتراض، در تاریخ 27 اردیبشهت88 ، شروع به پیاده روی از مسیر قم تا تهران کرد و هم اینک نیز به نشانه ی اعتراض به عدم برخورد با مفسدین در حرم حضرت عبدالعظیم اقامت دارد و همچنان منتظرمسئولان مربوطه برای پاسخ به مطالباتش است.

وی می گوید: «وقتی که شاهد ظلمی آشکار در سیرجان بودم و البته می دانستم که در سراسر کشور چنین ظلم هایی نهادینه شده است لذا بر اساس احساس تکلیف و انجام امر به معروف و نهی از منکر اقدام به این کار کردم».

چندی پیش نیز طلبه تبریزی بنام حجت الاسلام روح‌الله بجانی به وی پیوست و احتمال می رود تا چند ماه آینده ، طلبه شیرازی که هنوز نام او نامشخص نیست، در اعتراض به فساد و زمین خواری های عده ای در این شهر، به این دو بپیوندد.

انتقاد احمد توکلی از محرمانه بودن جلسات خبرگان

احمد توکلی در یادداشتی در الف نوشت:

مجلس خبرگان رهبری روز ۱۸/۱۲/۸۹ نهمین اجلاس رسمی خود را به پایان برد.اخباری که از اجلاس دو روزه این مجلس مهم به مردم داده شد، در حد یک بیانیه رسمی بود و مطالب جسته و گریخته ای که برخی از نمایندگان محترم آن در مصاحبه های خویش گفته‌اند. پرسش مهم این است که آیا محرمانه ماندن تمامی نطق ها،مذاکرات و تصمیمات این اجلاس ها به مصلحت جایگاه این نهاد گرانقدر مردمی و منافع نظام است؟دقت در موارد زیر پاسخ را روشن می سازد:

۱. رهبری ستون اصلی بنای نظام جمهوری اسلامی است. اصل پنجم، پنجاه وهفتم و یکصدودهم سکان دار اصلی نظام را رهبری قرارداده است. در اصل یکصدونهم، رهبری فقیه جامع الشرایطی معرفی می شود که صلاحیت علمی فتوا دادن دارد، دارای عدالت و تقوا در حد بالاست و ینش صحیح سیاسی ، اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی دارد.

۲. تشخیص وجود این صفات و انتخاب فردی که واجد آن ها است بر عهده مجلس خبرگان رهبری است (اصل یکصدوهفتم)

اصل یکصدویازدهم نظارت بر رهبری را برای تضمین دوام این ویژگی ها، نیز لازم می سازد. همچنین برکناری رهبری در صورت از دست دادن این ویژگی ها بر عهده مجلس خبرگان است.

۳. نمایندگان این مجلس بر اساس اصل یکصدوهشتم، با رای مستقیم مردم از میان فقیهان آشنا به زمان و امین مردم انتخاب می شوند. هرگونه اصلاح و تجدید نظر در قانون مربوط به انتخاب خبرگان نیز بر عهده خود آنان است.

۴. معلوم می شود که از نظر وظائف و اختیارات، از جهت ویژگی نمایندگان، و از حیث روش کار، مهمترین و مقتدر ترین شورای جمهوری اسلامی ایران مجلس خبرگان است، به همین دلیل تقویت جایگاه این مجلس بین مردمی که موکلان آن هستند، ضروری است. از آن مهمتر اینکه بنابر فرض، اکثریت فقهای عادل و امین کشور که به رای مردم انتخاب شده اند خدای ناخواسته خیانت نمی کنند و احتمال خطایشان هم کم است. شاید به همین دلیل ناظری برای آن در نظر گرفته نشده است، پس تامین نوعی نظارت مردمی برای مجلس خبرگان ضرورت می یابد.

مردم موکلان این علمای معروف کشورند، اگر بدانند که آنان در اجلاس خود چه می‌گویند، وظیفه نظارت بر رهبری را کمیسیون ذیربط چگونه انجام می دهد، چه مواضع جمعی اتخاذ می کنند، در نطق های خویش روی چه مسائلی انگشت می گذارند... احساس نزدیکی، محرمیت و صمیمیت می کنند و قدرت قضاوت بهتری نسبت به نمایندگان خویش به دست می آورند. در نتیجه مشارکت در انتخابات خبرگان بالا می رود و حمایت از تصمیمات خبرگان افزایش می یابد. با توجه به اینکه مجلس خبرگان تصمیم اصلی اش در زمانی اتخاذ می شود که همواره بیم دوستان نظام و مردم وفادار کشور حداکثر، و امید دشمنان اسلام و ایران حداکثر می شود، اهمیت این حمایت مردمی در تداوم ثبات انقلاب اسلامی و کشور ایران بیشتر آشکار می شود. درست مانند تصمیم تاریخی خبرگان در ساعات اول رحلت امام- رضوان خدا بر اوباد- در انتخاب حضرت ایت الله خامنه ای به رهبری. صدور بیانیه های رسمی اجلاس ها خوب است ولی اکتفای بدان نادرست است.

۵. از همین اجلاس نیز اخباری رسیده است که انعکاس آن به وضوح به افزایش منزلت این مجلس گرانقدر مدد می رساند. وقتی مردم بدانند که آیت الله طباطبایی روحانی باسابقه سیاسی طولانی، امام جمعه اصفهان، دومین شهر ایران و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان، در نطق خویش گله می کند که جوانانی متدین در نماز جمعه خطاب به وی فریاد می زنند: امام جمعه ما بصیرت،بصیرت و جای معلم و تعلیم گیرنده عوض می شود و بعد همان جوانان بعدا از صدا و سیما بشنوند که رهبری نظام دردمندانه و خیرخواهانه به آنان نصیحت می کند، همانی که بصیرت را لازم خوانده بود، متنبه نمی شوند که طباطبایی بصیرت داشت که آنان را به اعتدال می خواند؟ و بدین ترتیب جایگاه خبرگان در اصفهان و ایران تقویت نمی شد؟  

 

اگر مردم بدانند که آیت الله حائری شیرازی این روحانی درد کشیده مردم و اسلام و نماینده مردم شریف فارس در نطق همین اجلاس خطاب به شورای نگهبان دوستانه ولی با فریاد می گوید: وقتی شما با کلمات از گل نازکتر به امثال هاشمی بتازید، کار به اینجا می کشد که عده ای جوان مخلص هم آن فحاشی های خلاف شرع را مرتکب شوند یا پیامک بیاید که... سقوط کرد. هاشمی سقوط نکرد او نصیحت پذیرفت و صعود خواهد کرد و آنها که در این فتنه اخیر نصیحت نپذیرفتند سقوط کردند.وقتی او به این شعر تمسک می کند که: اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی
برآورند غلامان او درخت از بیخ

مردم می فهمند که خبرگان ملت با هم بدون رودربایستی هم حرف می زنند. بر سر مصالحی که تشخیص میدهند، دعوا هم می کنند، البته به قول امام، دعوای طلبگی. بعد از نشر این اخبار، وقتی مردم فارس و ایران می شنوند که رهبر معظم انقلاب نیز از این احساس وظیفه های خلاف وظیفه برائت می جویند، آیا دین باوران و مردم منصف که از تند روی و هتک حرمت ها دلخورند به درایت خبرگان و بصیرت و سلامتشان بیشتر اعتماد نمی کنند؟ همین نامه ای که بیش از دوسوم اعضای خبرگان ملت، خبرگانی که واگذاری مسئولیت از آیت الله هاشمی رفسنجانی به ایت الله مهدوی کنی این روحانی جلیل القدر و خوش سابفه را لازم دیدند، در تکریم آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشتند در وضعیت غبارآلود فعلی کم اثر است؟ چرا به سرعت منتشر نشودتا خط تخریب روحانیت و اتهام قدرت طلبی را زودتر کور کند و از امید افراط گرایانی که به اقتضای روحیه استبدادی خویش دنبال تضعیف گام به گام روحانیت هستند بکاهد؟

این نوع خبر رسانی مبارک دستگاه وعِده وعُده نمی خواهد. به روش کم هزینه روحانیت اصیل نزدیکتر است که برای هر اجلاس تیم دوسه نفره ای از اصحاب رسانه که به نظام وفادار و به حرفه خویش مسلط اند در کنار هیئت رئیسه محترم مجلس خبرگان قرار گیرند، تا مردم قلبشان نسبت به نمایندگان بصیرشان محکم تر و نظارتشان برآنها ممکن گردد. 

به نقل از جهان