به گزارش رهاپرس فیلم ایرانی! “جدایی نادر از سیمین” ساخته اصغر فرهادی جایزه بهترین فیلم خارجیزبان ”گلدن گلوب”، که یکشنبه شب در شهر لس آنجلس برگزار شد، را دریافت کرد.
لیلا حاتمی، پیمان معادی، شهاب حسینی، ساره بیات، سارینا فرهادی، بابک کریمی و مریلا زارعی در فیلم جدایی نادر از سیمین ایفای نقش کرده اند.
این فیلم برای گرفتن جایزه بهترین فیلم خارجی گلدن گلوب با فیلم های “در سرزمین خون و عسل” به کارگردانی آنجلینا جولی، “گل های جنگ” به کارگردانی ژانگ ییمو، “پسری با دوچرخه به کارگردانی”برادران داردن، و فیلم “پوستی که در آن زندگی می کنم”، به کارگردانی پدرو آلمودوار رقابت می کرد.
اصغر فرهادی کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین که برای پیش اکران این فیلم به پاریس سفر کرده بود صحبتهای جدیدی را برای حمایت از آنچه جنبش سبز می نامدش بر زبان جاری ساخت!
این کارگردان که ساخته اخیرش مورد توجه فتنه گران قرار گرفت در پایان جلسه پیش اکران جدایی نادر از سیمین و در جلسه پرسش و پاسخ در جواب سوال یکی از حاضرین پیرامون اتفاقات حول این فیلم گفت: اینجا پاریسه! ایران نیست، حرفت را راحت بزن، هر چی تو دلته بپرس!
و فرد سوال کننده این بار راحت پرسید: نظرتان را میخواستم بپرسم راجع به حمایتی که جنبش سبز از فیلم شما کرد و فکر میکنید جنبش سبز در این زمان نیاز داشت که از فیلم شما حمایت کند؟
اصغر فرهادی که از سوال این مخاطب خوشحال شده بود، در پاسخ گفت: من فقط خیلی خوشحالم که جنبش سبز وجود دارد، همین برای من کافیست.
وی که فرصت را برای مطرح شدن دوباره و ایجاد حاشیه ای جدید مناسب دیده بود در ادامه افزود:
خواهش میکنم عظمت! جنبش سبز را در سطح فیلم هایی مثل فیلم های من پایین نیاورید.
حتی اگر لطف میکنید و فکر میکنید که این فیلم عالی و فیلم خیلی خوبی است، جنبش سبز خیلی بزرگتر از آن است که درقالب چنین چیزهایی بگنجد!
فرهادی البته مشخص نکرد که جنبش سبز تا چه حد بزرگ است؟! اما وی پس از اعتراف به پائین بودن سطح فیلمش در پایان دستاویز خودش برای مطرح شدن را اینگونه بیان کرد:
"این جنبش سبز نیست که به ما نیاز دارد، این ما هستیم که به جنبش سبز محتاجیم!
پس از انتشار اخبار دریافت جایزه فرهادی در انجمن منتقدان آمریکایی، عکسهای او هنگام دست دادن با «آنجلینا جولی» سوژه رسانههای مختلف شد.
فرهادی با این کارش که البته در گذشته هم در جشنواره فیلم برلین صورت گرفته بود نشان داد چیزی از عرف دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران نمیداند . تنها باعث آبرو ریزی شد
به هر حال «جدایی نادر از سیمین» نماینده رسمی سینمای ایران در اسکار محسوب میشود و میبایست نمایندگان کشورمان حتی اگر خود پایبند به مسائل شرعی نیستند، عرف پذیرفته دیپلماتیک کشور را رعایت کنند
به عنوان یک ایرانی مسلمان کارش درست بود؟
جودی فاستر بازیگر منحرف که سابقه بازی در فیلمهای مستهجن هالیودیش زبانزد عام و خاص است با حرکتی که مخصوص طیف خاصی از منحرفین اخلاقی است سعی در جلب توجه دارد که متاسفانه با نگاه و رفتار تایید کننده کارگردانی که قرار است آبروی کشور اسلامی مان در مجامع بین المللی باشد روبروست.
اصغر جون در کنار جودی فاستر در جشن بعد از مراسم گلدن گلوب!!!
به نقل از وبلاگ :http://islam-hussain.blogfa.com
قضاوت با خودتان
اصغر فرهادی - گلدن گلوب - پیمان معادی - جودی فاستر - آنجلینا جولی - مدونا - جدایی نادر از سیمین - اصغر فرهادی و جودی فاستر و آنجلینا جولی -اصغر فرهادی - گلدن گلوب - پیمان معادی - جودی فاستر - آنجلینا جولی - مدونا - جدایی نادر از سیمین - اصغر فرهادی و جودی فاستر و آنجلینا جولی - اصغر فرهادی - گلدن گلوب - پیمان معادی - جودی فاستر - آنجلینا جولی - مدونا - جدایی نادر از سیمین - اصغر فرهادی و جودی فاستر و آنجلینا جولی -
اصغر فرهادی - گلدن گلوب - پیمان معادی - جودی فاستر - آنجلینا جولی - مدونا - جدایی نادر از سیمین - اصغر فرهادی و جودی فاستر و آنجلینا جولی - اصغر فرهادی - گلدن گلوب - پیمان معادی - جودی فاستر - آنجلینا جولی - مدونا - جدایی نادر از سیمین - اصغر فرهادی و جودی فاستر و آنجلینا جولی - اصغر فرهادی - گلدن گلوب - پیمان معادی - جودی فاستر - آنجلینا جولی - مدونا - جدایی نادر از سیمین - اصغر فرهادی و جودی فاستر و آنجلینا جولی -
میثم مهدیار در وبلاگ هرمس نوشت:
فرهنگ، فلسفه و علوم اجتماعی، ایران، سینما و صدا و سیما
جناب فرهادی در حال دست دادن با آنجلینا جولی بازیگر-کارگردان
و ستاره بدنام و س.ک.س هالیوود)
انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسیده و امواج آن تا قلب اروپا رفته بود.جمعیت مسلمانان در قلب اروپا در حال افزایش بود و با فروپاشی یوگوسلاوی، بوسنیایی های مسلمان در پی استقلال بودند.
در آغاز قرن بیست و یکم و با تحریک پنهان اروپایی ها صرب ها وارد بوسنی شدند و با انگیزه پاکسازی نژادی از قتل و غارت و تجاوز و آدمخواری کم نگذاشتند. اما در این میان هیچ کدام از نهادهای بین المللی کاری نکردند.
گذاشتند تا صربها هر کاری می خواهند انجام دهند و در مقابل سربازان سازمان ملل ۸ هزار مسلمان به قتل رسیدندو بیش از ۳۰۰ هزار غیرنظامی کشته و هزاران زن مسلمان مورد تجاوز قرار گرفتند.
وقتی کار از کار گذشت و صربها به اهداف مورد نظر خودشان و متمدنان قرن بیست و یکمی غربی رسیدند آمریکایی ها و غربی ها با تاخیری سه ساله با ژست میانجی گرایانه وارد میدان شدند و جنگ در ۱۹۹۵ به پایان رسید و حالا نوبت صربها بود که به عنوان جنایتکاران جنگی محاکمه شوند. بعد از آن هالیوود دست به کار شد و سعی کرد مثل همیشه با تحریف تاریخ نه چندان گذشته آمریکایی ها را مخالف صربها و منجی بوسنیایی ها نشان دهد.
آخرین محصول این تحریف فیلم "خون و عسل " خانم آنجلینا جولی است . فیلمی که در آن یک زن مسلمان در میانه نسل کشی بوسنیایی های مسلمان عاشق یک سرباز صرب می شود و البته قرار است روایتی انسانی و صلح طلبانه! از این نسل کشی غربی های متمدن برای جهانیان به نمایش گذاشته شود.
اما درایران مساله جور دیگری رقم خورده شد.
جنگ تحمیلی صدام علیه ایران با تحریک و کمک آمریکایی ها و با کمک میراژهای فرانسوی و تانکهای روسی و سلاحهای شیمیایی آلمان ها و دلارهای نفتی عربها به نتیجه نرسید و فرهنگ غنی ایثار و شجاعت و شهامت ایرانِ سرکش! را رامِ کابوهای غربی وحشی نکرد و ایران در مسیر استثمار جهانی غرب قرار نگرفت.
پس باید صحنه جنگ عوض می شد و این فرهنگ به یغما می رفت. یکی از این مسیرها تحقیر فرهنگ بومی با نگاههای شرق شناسانه و غربگرایانه بود.
نگاههایی که در آنها ایرانیان ملتی تک رو!، خشونت طلب، دروغگو ، تنبل، دو رو، متملق و چاپلوس، بدبخت و بیچاره و هر صفت نا مربوط دیگری که فکر کنید، به حساب آمدند. تنها با له کردن این فرهنگ غنی و ریشه دار بود که می شد راه را برای تسلط دوباره غرب بر ایران باز کرد. برای همین پیاده نظام هژمونی غرب در علوم اجتماعی در ایران به راه افتاد و پرچمداری تخریب این فرهنگ را بر دوش گرفت.
جامعه شناسی خودمانی، خلقیات ما ایرانیان ، فرهنگ سیاسی در ایران، استبداد زدگی ما ایرانیان و... ازنویسندگانی چون کاتوزیان و بشیریه و طباطبایی و... تنها عنوان تعدادی از این کتابها و مقالات هستند که به اصطلاح با روانشناسی اجتماعی ایرانیان منفی گرایی نسبت به فرهنگ ایرانی را در دستور کار خود قرار دادند تا توجیه عقلانی ! لازم برای مدرن شدن ایرانیان از نظر فرهنگی فراهم شود.
فیلم های امثال فرهادی(از جمله ی فیلم اخیر و نیز درباره الی و چهارشنبه سوری) ، کاهانی ، کیارستمی و البته اکثر فیلمهای جشنواره ای سه دهه اخیر با انواع آروغ های روشنفکرانه شان این رسالت خطیر ! را در عرصه هنر سینمایی به کار گرفته اند تا ایران و ایرانی ها را دروغگو و... تعبیر و تفسیر کنند که دیگر جای زندگی نیست.
ملتی که حتی به پناهنده های عراقی ای که روزی روزگاری نه چندان گذشته فرزندانش را کشته بودند ولی اکنون بی پناه شده بودند، امان داد و از آنان مهمان نوازی کرد و چه بسیار است از این دست مولفه ها در فرهنگ ایرانی که البته خیلی ها به عمد نمی خواهند ببینند.
و البته چه خوب هر دو این دروغگوها( آنجلینا جولی و اصغر فرهادی ) در یک جشنواره خارجی به هم رسیده اند! با ابن تفاوت که یکی سعی در سفیدنمایی گذشته تاریک خود دارد و دیگری بر عکس! به نظر من هیچ مقاله علمی و هیچ سخنرانی ای بهتر از این عکس نمی تواند عقبه و پیوندهای جریان روشنفکری ما را بهتر بنمایاند!
-------------
پ ن:
۱- فیلمهای فرهادی فیلمهای خوش ساختی است ولی یک پدیده را باید در کلیت آن مشاهده کرد
۲- مثل اینکه برخی دموکراتهای ما که اتفاقا با روایت فرهنگ و خلقیات ایرانی ها از منظر روشنفکرانی که در بالا ذکر خیرشون بود، شدیدا احساس همذات پنداری می کنند و از این یادداشت عصبانی شده اند! این دوستان دموکرات، آزاد اندیش، تسامح و تساهلی و... ۲ کار میتوانند بکنند: اول اینکه سعی کنند نشان بدهند که فاکتهایی که آوردم و روابطی که برقرار کرده ام نادرست بوده که به اینکار می گویند نقد! و دوم اینکه این صفحه را ببندند و زیاد خون نجس خودشون رو آلوده نکنند:)
به نقل از جهان نیوز
جناب فرهادی در مراسم گلدن گلوب جایزه خود را از مدونا خواننده فاسد و س.ک.س که رسما شیطان پرست نیز هست در یافت می دارد!! انتخاب مدونا برای دادن جایزه فرهادی نیز جای تامل بسیار دارد...کسانی که با سوایق و گرایشات تند این خواننده فاسد آشنا هستند کاملا متوجه می شوند!!