أین عمار......!

امروز وظیفه همه روشنگری است! تکلیف امروز ما:حماسه سیاسی...حماسه اقتصادی

أین عمار......!

امروز وظیفه همه روشنگری است! تکلیف امروز ما:حماسه سیاسی...حماسه اقتصادی

متن کامل کیفرخواست علیه سران فتنه

<>به نقل از الف :     کد مطلب: 88443
۱۶ آذر ۱۳۸۹
دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در کیفرخواستی حقوقی علیه سران فتنه سال88، با استناد به مواد قانون اساسی و قانون مجازات اسلامی از قوه قضاییه خواستند تا بدون اهمال با این خائن ها برخورد کرده و آنها را به سزای اعمال ننگینشان برساند.
به گزارش الف متن کامل این کیفرخواست به این شرح است: 
 

بسمه تعالی

متن کامل کیفرخواست مسئولان فتنه

 وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لاَّ یَشْعُرُونَ

سوره مبارکه بقره، آیات 11 و  12

انتخابات دهم ریاست جمهوری "پتک جمهوریت"  بر سر دشمنان قسم خورده نظام اسلامی بود و حماسه 40 میلیونی ایرانیان در این انتخابات بیش از پیش پیوند عمیق ملت و حاکمیت را آشکار نمود اما در این میان برخی اتفاقات تلخ آن چنان بر مذاق دشمنان این مرز و بوم شیرین بود که تا ماه ها بعد از آن با ترفندهای تبلیغاتی خاص خود سعی بر تحت الشعاع قرار دادن اصل موضوع را داشته و با بزرگنمایی حواشی خودساخته در این میان، به قصد انتقام از ایران و ایرانی وارد عرصه شدند.

اما بدون تردید در این میان باید به جای شناسایی معلول، به سراغ علت ها رفت.  دروغ بزرگ "تقلب در انتخابات" در حالی مطرح شد که با گذشت قریب به 18 ماه از 22 خردادماه 88، همچنان سندی دال بر این ادعا ارائه نشده است و از سوی دیگر عدم همکاری کاندیداهای معترض با شورای نگهبان و حتی سر باز زدن از همکاری با شورای منتخب، بیش از پیش بر شعله های این آتش کور افزود تا جایی که به تبع حوادث بوجود آمده از این فضای احساسی، ده ها تن از هموطنانمان کشته شده و ماه ها کشور با تحمیل فشارهای غیر ضروری، از بسیاری از برنامه های بلند مدت خود بازماند.

از سوی دیگر برگزاری دادگاه های متهمان حوادث پس از انتخابات اگرچه حاکی از عزم جدی دستگاه قضا نسبت به برخورد با عوامل این فتنه بزرگ بود لکن اکتفا به برگزاری دادگاه های محاکمه عوامل دست چندم و بعضا عناصر فریب خورده جریان کودتای سبز، پیام ناخوشایندی برای ملت ایران داشت و آن هم عدم اراده دستگاه قضایی جهت برخورد با عوامل و مسببین این حوادث تلخ بود.

اگرچه گذر زمان و رویدادهایی همچون روز قدس 88، 13 آبان88، 16 آذر 88 و اهانت به تمثال حضرت امام (ره) و رهبر فرزانه انقلاب و از همه اسفناک تر، افتضاح روز عاشورای عمال کودتا، حجت را بر همگان تمام کرد و مشخص شد دیگر موضوع اصلی، انتخابات و ریاست جمهوری نیست، لکن اهمال بیش از اندازه قوه قضاییه در این زمینه دیگر نه تنها توجیه عقلی، شرعی و منطقی ندارد بلکه نتیجه ای جز دلسردی آحاد مردم مسلمان و انقلابی ایران عزیز در پی نخواهد داشت چرا که بنا بر قاعده "العدل اساس الملک" حداقل انتظاری که از دستگاه قضا می رود رعایت عدالت در برخورد با متهمان حوادث پس از انتخابات است نه آنکه محاکمه عناصر دست چندم و فریب خورده این فتنه، مبدل به حلقه مصونیت برای سران فتنه باشد. 

در همین راستا بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به عنوان تشکلی که همواره در امور مختلف پرچمدار مطالبه از مسئولین قوای 3 گانه بوده است و پیش از این نیز بارها با صدور بیانیه ها و نامه های سرگشاده پیرامون مباحث مختلف از جمله رسیدگی به پرونده متهمان حوادث کوی دانشگاه حساسیت خود را در این زمینه به اثبات رسانده است، نسبت به طرح کیفرخواست سران فتنه (میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی) اقدام می نماید تا بلکه دستگاه قضایی حداقل اقدام لازم در این زمینه را انجام دهد و بیش از این موجب عدم اعتماد توده های مردم به این قوه نگردد: 

 1.    میرحسین موسوی؛ فرزند میر اسماعیل:

 طبق بند 9 ماده 33 قانون انتخابات ریاست‌جمهوری، تقلب در انتخابات جرم به شمار می‌رود و طبق ماده 697 قانون مجازات اسلامی «هر کس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جرائد یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری را‌صریحاً نسبت دهد یا آن‌ها را منتشر نماید که مطابق قانون آن امر جرم محسوب می‌شود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید... .»، خود این اقدام جرم و افترا است، و نامبرده بحث عمل تقلب را مستقیما و صراحتاً به وزارت کشور، شورای نگهبان و دولت نسبت داده که این قطعاً افترا است و وی باید برای اثبات مدعای خود به دادگاه احضار گردد. 

از سوی دیگر با توجه به رأی مشورتی قوه قضائیه مبنی بر اینکه اگر افترا یا توهینی نسبت به یک شخصیت حقوقی باشد، اما شواهد و قرائن دلالت به این داشته باشد، این نسبت دادن به یک شخصیت حقوقی در واقع به یک شخصیت حقیقی بر می‌گردد که حق شکایت با عنوان افترا برای شخصیت حقیقی موجود در شخصیت حقوقی که ناظر به اوست، ثابت است، یعنی در مورد اخیر شواهد و قرائن موجود دلالت بر این دارد که تقلب در انتخابات را به وزیر کشور و اعضای شورای نگهبان نسبت داده‌اند لذا وزیر کشور دولت نهم می‌تواند در این خصوص اقامه دعوا کند که البته طبق ماده 727 قانون مجازات اسلامی این جرم حتماً باید یک شاکی خصوصی داشته باشد. 

هم چنین بر هم زدن امنیت کشور موضوع ماده 498 قانون مجازات اسلامی، تبلیغ علیه نظام موضوع ماده 500 قانون مجازات اسلامی و تحریک مردم به جنگ و کشتار و هشدار موضوع ماده 512 قانون مجازات اسلامی، از دیگر جرائمی است که نقش میرحسین موسوی در آنها غیرقابل انکار است و نگاهی به بیانیه های وی طی ماه های پس از انتخابات به خوبی بر این نکات صحه می گذارد. 

و در نهایت اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرائم ضد امنیت داخلی کشور موضوع ماده 610 قانون مجازات اسلامی، اخلال در نظم عمومی موضوع ماده 618 قانون مجازات اسلامی، مزاحمت برای زنان و اطفال موضوع ماده 619 و تخریب، نهب و غارت، موضوع مواد 675، 676، 677، 683،687 و 689 قانون مجازات اسلامی است که به وفور در پرونده این مخل امنیت ملی به چشم می خورد و طبق ادله و شواهد موجود با توجه به علم متهم به نتایج تجمعات غیرقانونی، تظاهرات و اختلال عرفی که بین علت و معلول یعنی بین تجمعات و تخریب‌ها موجود است، موسوی با اغتشاشگران وحدت قصد داشته و این وحدت قصد محرز است.  

لذا با توجه به اینکه اگر کسی به تجمع تحریک کند در واقع به تخریب تحریک کرده است، به همین دلیل وی طبق ماده 619، 618، 675، 676، 677،683، 687، 689 قانون مجازات اسلامی که این موارد غالباً با موضوع تخریب، نهب و غارت، مزاحمت برای زنان و افراد و اخلال در نظم عمومی است، معاونت در جرم محسوب می شود و بدون تردید خون های ریخته شده در این میان همچون شهدا؛ امیرحسام ذوالعلی، غلام کبیری، داوود صدری، فاطمه رجب پور، سرور برومند و... همگی حاصل علت اصلی است که همان تحریک مردم برای حضور در خیابان ها و در نهایت سو استفاده اوباش از فرصت بدست آمده و قتل و غارت و کشتار مردم بی گناه است.  

و از همین دست است "خداجوی" خواندن اوباش روز عاشورای حسینی که با حمله به اماکن عمومی، شعار مرگ بر جمهوری اسلامی سر داده و عزاداران سالار شهیدان را با سنگ، چاقو و قمه مضروب ساختند و مضاف بر اینها، نامبرده در تاریخ 10 بهمن ماه 88  ضمن دیدار با کروبی، با محکوم کردن اعدام 2 تروریست (آرش رحمانی پور و محمد علی زمانی) علنا اعدام این 2 عضو گروهک تروریستی پادشاهی را محکوم می نماید. 

 2.    مهدی کروبی، فرزند احمد:

 افزون بر اتهامات متهم قبلی که در مورد عملکرد مهدی کروبی نیز صدق می کند، ادعاهای شاذ و سراسر کذب نامبرده در جریان حوادث پس از انتخابات از جمله تجاوز جنسی به زندانیان سیاسی که علیرغم گذشت بیش از 15 ماه از زمان این ادعا هنوز یک سند نیز در این رابطه ارائه نشده است، از لحاظ حقوقی می‌تواند توهین، افترا یا تشویش اذهان عمومی محسوب ‌شود و به نظر می‌رسد این ادعاها بیشتر به افترا نسبت به دستگاه‌های امنیتی و قضایی کشور نزدیک باشد. 

لذا با توجه به اینکه وی نتوانست این "دروغ بزرگ" را ثابت کند به نظر می‌رسد از نظر حقوقی قابل پیگیری ذیل جرم افترا می باشد. بر طبق ماده 697 و 698 قانون مجازات اسلامی اگر به یک شخصیت حقوقی تلویحا اعمالی که بر خلاف حقیقت بوده و کذب محسوب می‌شود، نسبت دهند و قصد تشویش اذهان عمومی اثبات شود، شخص مدعی مجرم شناخته شده و دادستان با توجه به عمومی بودن جرم می‌تواند راسا اقدام کند. 

از سوی دیگر از آنجایی که مسئولیت برگزاری هرگونه تجمع غیر قانونی با ترتیب دهندگان تجمع است، در روز دوشنبه 25 خرداد ماه سال جاری به دعوت نامبرده و دیگر بانی اصلی فتنه (میرحسین موسوی) راهپیمایی غیر قانونی و فاقد مجوزی در خیابان آزادی تهران برگزار شد که دنباله آن به بروز آشوب و اشتهار سلاح و درگیری مسلحانه و حمله به مراکز نظامی، تخریب اموال عمومی و خصوصی و تاسف بارتر از همه مرگ و جراحت تعدادی از هموطنان مان انجامید. 

از آنجا که نقش نامبردگان در برپایی و حضور در این تجمع بدون مجوز و همچنین ادبیات به کار رفته در سخنرانی آنان آشکارا در ارتکاب این جرایم نقش داشته و بیانیه های پی در پی آنها در تکوین و تداوم آشوب ها و ریخته شدن خون فرزندان این کشور تاثیر فراوان داشته اند، عناوین «تحریک و ترغیب وقوع جرم» در بند یک و «تسهیل وقوع جرم» در بند 3 ماده 43 قانون مجازات اسلامی تحقق یافته، در معاونت ایشان به صورت تعدد معنوی در ارتکاب جرایم قتل عمدی (ماده 206) جنایت عمدی نسبت به عضو (ماده 269) ، احراق و تخریب اموال غیر (ماده 675و 677) و تخریب اموال عمومی (ماده 687) مذکور در قانون مجازات اسلامی نمی توان تردیدی داشت، طبق ماده 43 قانون مذکور اقدامات ایشان بدون شک تحت عنوان معاونت در این جرایم قابل پیگیری است. 

[1] همچنین بنا بر حکم ماده 44 همان قانون، حنی اگر عاملین اصلی و مباشران جرایم فوق به هر علتی محاکمه و مجازات نشوند، معاونین جرایم فوق قطعا به صورت مستقل قابلیت محاکمه و مجازات را دارند. 

 3. سید محمد خاتمی؛ فرزند سید روح الله:

 نامبرده اگر چه نسبت به دو متهم دیگر کمتر ورود شفاف داشته است، لکن عملکرد و مواضع وی طی فتنه پس از انتخابات به خوبی روشن می سازد که ضلع سوم این فتنه را هدایت و راهبری می کرده است. از جمله اظهارات وی در 19 مهر88 در دیدار با جمعی از همفکرانش، دستگیرشدگان حوادث پس از انتخابات را که تعداد بسیار زیادی از آنها با گروهک های تروریستی پژاک و انجمن پادشاهی در ارتباط بودند "انسان های بزرگ" می نامد که می توان همین امر تبلیغی به نفع گروهک های تروریستی های مخالف نظام را به عنوان جرم مصرح در ماده 500 قانون مجازات اسلامی مورد بررسی قرار داد. 

هم چنین صدور بیانیه های تحریک آمیز (31 خرداد 88) به همراه ادعاهای کلی فاقد سند و هم چنین سخنرانی در شب عاشورای حسینی در حسینیه جماران که با بند بند صحبت های وی حضار سوت و کف می زدند و عملا با هتک حرمت مراسم عزای سالار شهیدان آن را به مراسم سوت و هلهله مبدل کردند از دیگر اقدامات نامبرده است. بنابراین اقدام نامبرده مصداق بارز معاونت در جرم موضوع ماده 726 ناظر به ماده 498 و 500 قانون مجازات اسلامی می باشد. 

 

 رونوشت به:

 آیت ا... آملی لاریجانی؛ ریاست محترم قوه قضاییه

حجت الاسلام محسنی اژه ای؛ دادستان کل کشور

دکتر جعفری دولت آبادی؛ دادستان عمومی و انقلاب تهران

 


[1] . جدای از موارد مذکور می توان بیان داشت که وقتی بردن آبروی فرد در سیستم ما دارای مجازات است زیر سؤال بردن صحت عملکرد یک نظام بدون اثبات آن چیزی فراتر از افترا بوده و باید برای آن مجازاتی سنگین در نظر گرفت. اسلام برای آبروی فردفرد انسانها احترامی بسیار قائل است (حرمه المومن کحرمه الکعبه) پس به طریق اولی، حرمت نظامی که بر آمده از خون هزاران شهید و جانفشانی مومنان بسیار است، ارزشی صدچندان دارد و لذا جای قانونی در این خصوص که حرمت شکنی نسبت به نظام را جرم تلقی نماید، خالی است.

شریعتمداری راست می گفت یا کواکبیان؟؟

<>

 به نقل از الف: 

۱۸ آذر ۱۳۸۹
تالار امام خمینی (ره) پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، پذیرای دکتر کواکبیان با موضوع رسالت دانشجو در جامعه بود که به دعوت انجمن اسلامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران چند روز پیش برگزار شد. این نشست حواشی جالبی داشت که پرداختن به آن خالی از لطف نیست.

یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد، سؤالات شفاهی پرسید که در ذیل از نظرتان می‏گذرد:

1- آقای کواکبیان شما از اصلاحات سخن گفتید. اصلاحات خوب است و همه هم آن را قبول دارند. لطفاً منظورتان از اصلاحات را روشن کنید. شما اسم از امام حسین (ع) آوردید. اما آیا واقعاً اصلاحات زمان آقای خاتمی در چارچوب نظام و اسلام بود؟ ما یادمان نرفته توهین به عصمت ائمه و مراجع تقلید در زمان خاتمی را!

2- آقای دکتر کواکبیان! شما که خود را پیرو مقام معظم رهبری می دانید، به نظرتان چرا ایشان بر به کارگیری لفظ فتنه برای اقدام به زیر سؤال بردن نتیجه انتخابات تأکید دارند و روزنامه شما تا چه میزان در این راستا و تبیین عمق خیانت فتنه گران حرکت کرده است؟ آیا شما هم به مانند رهبری و عقلای قوم، به مفهوم فتنه اعتقادی دارید؟

3- آقای کواکبیان، راجع به این جمله مقام معظم رهبری چقدر اعتقاد دارید و چقدر کار کرده اید؟

«فتنه معنایش این است که یک عده‌اى بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضاى غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهره‌ خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. 
 
 وقتى در داخل محیط فتنه، کسانى با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهاى نظام جمهورى اسلامى را نفى میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتى این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند.  
 
دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگى فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفاف‌سازى نیست. شفاف‌سازى، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگى، کمک دشمن است». (دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامی ۱۳۸۸/۱۰/۲۹)

4- آقای کواکبیان، لطفا کمی در مورد حرف‏های خود توضیح دهید. از جمله در گزارش خبری با عنوان "مشکل گرانی با سخنرانی حل نمی شود" که در روزنامه مردم‌سالاری که به مدیر مسئولی شماست، در تاریخ 26/01/87 منتشر شد. شما درباره مصاحبه انجام نشده دکتر احمدی نژاد، موضع گرفته و آن را نقد کردید!!

پاسخ کواکبیان:

در مورد این سؤال آخر من در تعجبم که شما هنوز حرف شریعتمداری را ول نکرده‏اید. اون هم دروغ گفت شما چرا؟ ما در روزنامه خودمان توضیح دادیم. ما تیتر زده بودیم: «کشور را با سخنرانی نمی‏توان اداره کرد».  حتی بحث مقاله هیچ ربطی به سخنرانی نکرده نداشت. ما تیترمان این بود.  
 
البته در همان روز، یک روزنامه دیگری نقدی کرده بود که احتمالا آقای احمدی‏نژاد این حرف‏ها را می‏خواهد بزند، حرفهایش این است. این را چرا به ما نسبت می‏دهید؟ این مال یک روزنامه دیگر بود. ما فقط تیتر زدیم.

اما واقعا چه کسی راست گفت؟

آقای دکتر کواکبیان، در این سخنرانی گفت که این دروغ شریعتمداری است. روزنامه آقای کواکبیان در تاریخ 26/01/87، در مطلبی تحت عنوان «مشکل گرانی با سخنرانی حل نمی شود» نوشت: محمود احمدی نژاد- همچون شب گذشته- چند بار درباره گرانی توضیحات مبسوطی داد و مردم را به آینده ای روشن امید داد؛ آینده ای که نه تنها با گذشت سه سال از عمر دولت نهم هنوز نرسیده، بلکه نشانه ای از آن هم به چشم نمی خورد»[1].  
 
حال مخاطبان باید قضاوت کنند، منظور از عبارت «محمود احمدی نژاد- همچون شب گذشته- چند بار درباره گرانی توضیحات مبسوطی داد» چیست؟ آیا جز این است که حتما شب گذشته رئیس جمهور مصاحبه‏ای در مورد گرانی انجام داده است که فردایش روزنامه مردم‏سالاری به نقد مفصلش پرداخته است؟

جالب آن است که آقای کواکبیان در جای دیگری نسبت به این گاف روزنامه خود موضع دیگری گرفته است. وی در مناظره خود با آقای رسایی در دانشگاه علامه، در پاسخ به همین سؤال رسایی گفت: 
 «ما در روزنامه مردم سالاری این تیتر را زده بودیم که "با سخنرانی نمی‌توان کشور را اداره کرد" و این تیتر برای برخی مشکل‌ساز شده بود، اما چرا صدا و سیما را نمی‌گویید که از چندین روز قبل زیرنویس می‌کرد که این آقا فلان ساعت سخنرانی دارد».  
 
پس به صورت تلویحی آقای کواکبیان در مناظره مذکور در آبان 1388 بر این اشتباه خود تصریح کرده است ولی تقصیر را به گردن صدا و سیما انداخته است.


آقای کواکبیان در ادمه پاسخ به سؤال دانشجوی مذکور افزود: «شکی نیست که هیچ کس علاقه ای به اتفاق افتادن حوادث پس از انتخابات نداشت، حتی خود شما! ما هم می‏گوییم!!!! فتنه مجموعه حوادث پس از انتخابات (از جمله حوادث کهریزک و...) است.  
 
نه اینکه شما بیایید بگویید یک طرف فقط فتنه‏گر بودند و طرف دیگر معصوم‏زادگانی که آسمان سوراخ شده و افتادند پایین! کسانی هم که به کوی دانشگاه حمله کردند نیز فتنه‏گر بودند. جالبه که ما معتقدیم الآن انتخابات تمام شده و حوادث پس از آن نیز تمام شده است. بخشنامه می‏کنند به مساجد و هیأت‏ها و مداح‏ها که فتنه 88 یادتان نرود». .

 وی ادامه داد: «خب من معتقدم خود این هم فتنه است!! ببینید اگر کسی از وحدت جامعه حرف بزند، فتنه گر است یا کسی که به اختلافات دامن بزند! ما یک جایی صحبت کردیم که باید بر مبنای اصول وحدت کرد.  
بعد به ما گفتند این خودش فتنه‏گر است. پس اگر ما از تفرقه حرف بزنیم، حتما آدم خوبی می‏شویم دیگه!! من معتقدم که شما نباید [مقصران حوادث فتنه را] با یک عینک ببینید. بصیرت نیز برای تشخیص حقیقت حتما لازم است.

و اما در مورد توهین هایی که گفتید در زمان اصلاحات شده است، می‏خواهید من در مورد توهین‏هایی که در زمان این دولت شده است، بگویم؟ اگر به مراجع توهین شده، من می‏توانم کدهایی برایتان بیاورم که به تندی و شدت بیشتری به مراجع در این زمان توهین شده است.  
 
قرآن را رقص‏کنان هدیه دادن به قاری و نشستن معاون رئیس جمهور در مجلس رقص ترکیه تا آخر، توهین به مقدسات نیست؟ البته من نمی‏گویم این مربوط به جریان اصولگرایی است. همان طور که شما هم حق ندارید حرف چند نشریه را به جریان اصلاح طلبی نسبت دهید». 

ولی آقای کواکبیان توضیح نداد و شفاف نکرد که در زمان دولت و مجلس اصلاحات، از سوی عناصر تندرو و مؤثر اصلاح طلبان در بدنه مجلس و دولت، سکولاریزاسیون و غیردینی کردن نظام جمهوری اسلامی، به شدت دنبال می شد، به عنوان مثال توسط سازمان مجاهدین و مشارکت و بنابراین توهین به مقدسات و دین‏زدایی از حکومت صرفاً حرف چند تا نشریه زنجیره‏ای اصلاح‏طلبان نبوده است بلکه به صورت دولتی دنبال می‏شد.  
 
به همین دلیل هم بود که مقام معظم رهبری نیز یکی از خدمات دولت نهم را متوقف ساختن روند سکولاریزاسیون دولتی دانستند.

 

سؤال دانشجو:

با عرض سلام و تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام عزاداری، جناب آقای کواکبیان ما حزب مردم سالاری را به عنوان یکی از احزابی که سعی می کند در چارچوب نظام فعالیت کند می شناسیم. هرچند دوستانتان شما را نفوذی اصولگراها می دانند و شما را قبول ندارند.  
 
حالا من نمی دانم اینکه در تبلیغات این برنامه هم، انجمن اسلامی هیچ اشاره ای به دبیر کلی شما در حزب مردم سالاری نکرده است، در راستای همین سیاست بی اعتنایی به حزب شما بوده یا از روی سهو بوده است. به هر حال!

جناب آقای دکتر لطف بکنید در مورد اختلافاتتان با احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در زمان مجلس ششم و دولت خاتمی توضیح بدهید و مخصوصا بفرمایید منظورتان از میراث خواران دوم خرداد و ناشایستگان مدعی شایسته سالاری که در در دومین کنگره حزب مردم سالاری به آن اشاره کردید، چه افراد و گروه هایی از دوم خرداد بودند.  
 
همچنین مصادیق واضح ندانم کاری ها، ناکارآمدیها و بی صداقتی های برخی از اصلاح طلبان و و جدایی از مردم و مطالبات واقعی آنان را که در همان کنگره به آن تأکید کرده بودید، بیان فرمایید.

پاسخ کواکبیان:

خدمت شما عرض شود که من کاری ندارم که کی چی در مورد من می‏گوید. من همان کواکبیان هستم و آنقدر هم حریت و آزادگی دارم که حرفم را بزنم و از کسی هم باکی نداشته باشم. یکی بگوید از این ور نفوذی هست و یکی بگوید از آن ور! من کاری ندارم!

اما آن چیزهایی که شما می‏خواهید، من شرمنده‏ام. شما فکر کردید که ما اینقدر از هوش و ذکاوت سیاسی برخوردار نیستم که می‏خواهید برایمان دام بگسترانید! اصلا این جلسه برای نقد اصلاح‏طلبان نیست. عیب ندارد ما می‏توانیم یک جلسه را برای نقد اصلاح‏طلبان بگذاریم. 
 
 شما باید مصادیق امروزی مشکلات را ببینید. از نظر معرفت اجتماعی هم درست نیست که در مورد کسانی که الآن در مصادر امور نیستند ما بخواهیم در موردشان صحبت بکنیم.

تنی چند از حضار: پس چرا در مورد شریعتمداری صحبت کردید؟

ما جواب شریعتمداری را نوشتیم و اگر ایشان جوابی داشت، پاسخ می‏داد! این دروغی که گفتیم به مفهوم خلاف واقعیت است. من معتقد هستم که نه اینکه سؤال ایشان جواب ندارد، بنده هم به اندازه کافی در آن دوره صحبت کرده‏ام و الآن فرزند زمان خویشتن هستم.

تنی چند از حضار: دانستن حق مردم است، پاسخ دهید!

جواب کواکبیان: ایشان (دانشجوی مذکور) در حین اینکه محترمانه فحش می‏دادند و خیلی ما را تحویل گرفتند، ما دوستشان داریم. اما اینکه شما فرمودید اصلاح‏طلب هستم یا نه؟ باید بگویم که من از نوع اکبر گنجی نیستم، هیچ وقت هم نبودم. این را من با صراحت عرض می‏کنم و همه جا هم گفته‏ام. کسی که بیاید مبانی اعتقادی را زیر سؤال بگیرد.  
 
بنده اصلاً نه چنین چیزی نبودم، اگر هم کسی تا الآن اشتباه کرده که ما تا حالا از این نوع بودیم، نبودیم. ولی اصلاح طلب خط امامی در چهارچوب اصول و اعتقادات قانون اساسی بله هستم و داغتر از اون چیزی که شما فکر کنید هستم.  
 
بله کسانی که فکر می کنند که بروند آن طرف مرزها با قدرت های دیگر همکاری کنند، به نفع این کشور است، بنده به چنین چیزی هیچ اعتقادی ندارم. شما به بنده حق بدهید که اعتقاد داشته باشم یا نداشته باشم. این طوری نیست که ما معیار خود را یک عده خاصی از اصلاحات قرار بدهیم. واقعیتش این نیست!  
حتی اصلاحاتی که حتی آقای خاتمی در آن چند تا سخنرانی که مطرح کرد، اگر شما واقعاً معتقد هستید که آقای خاتمی می تواند، ما که نیستیم هیچ! ولی ایشان می‏تواند باشد، شما بروید ببینید با مبانی فکری شما می‏خواند  یا نمی خواند.  
 
اصلاحات واقعاً مورد پسند بعضی از افرادی  که خارج از مرزها فکر می کنند که در براندازی نظام باید دخالت کنند ما از آن نوع اصلاح طلب ها نیستیم و بارها هم گفتم. حالا اگر شما می خواهید بنده را محکوم بکنید  یا نکنید. بیشتر به 16 آذر باید توجه کنیم نه اینها من برای خودم یک مبانی اعتقادی دارم. من برای مجلس هشتم دوبار رد صلاحیت شدم یک بار در اصل قضیه کردند که مجدد تایید کردند اما دوباره درست شب قبل ازتبلیغات مجدد رد صلاحیت کردند. 
 در مجلس هفتم هم رد صلاحیت شدم و آنقدر به من برخورد که گفتند عدم التزام به اصل اسلام، آنجا ما زیاد پیگیری نکردیم اما در مجلس هشتم بیشتر پیگیری کردم....

خاتمی: سران فتنه این آرزو را به گور می‌برند

خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت: «امروز سران فتنه در ایران به همان اندازه که مردم از سران طاغوت نفرت داشتند، مورد تنفر هستند». 

آیت‌الله سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با بسیجیان کشور و با بیان اینکه مقام معظم رهبری در این دیدار یک بار دیگر به فتنه سال گذشته گریز زده و فرمودند که عده‌ای برای کسب قدرت، مصلحت کشور را نادیده گرفتند تا دشمنان شاد شوند، ‌تصریح کرد: «در این شرایط سؤال مطرح این است که چرا مقام معظم رهبری تا این حد به فتنه سال گذشته می‌پردازند؟»

وی در همین زمینه تصریح کرد: «این سیره و روش مولا علی (ع) است که وقتی بعد از سرکوب شورشگران جمل، یعنی ناکثین به شهر کوفه برگشتند، در میدان شهر نه تنها فتنه‌گران بلکه کسانی که در مقابل فتنه سکوت کرده بودند را نیز مورد انتقاد قرار داده و اعلام کردند که این افراد را نکوهش خواهم کرد».

خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه هدف از این واگویی مکرر جریان فتنه، بصیرت‌افزایی است تا در آینده شاهد جریانات شوم آنچنانی نباشیم، اظهار داشت: «در طول این 18 ماه فتنه، سران فتنه عقب‌نشینی نکرده‌اند و مدام سخنانی را مطرح می‌کنند که آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی را شاد می‌کند».

خاتمی در همین زمینه، اضافه کرد: «سران فتنه با این تحلیل دست به چنین اقداماتی می‌زنند که ما اپوزیسیون نظام هستیم و قدرت آینده به دست ما خواهد بود که البته این آرزو را به گور خواهند برد». 

وی همچنین تصریح کرد: «امروز سران فتنه در ایران به همان اندازه که مردم از سران طاغوت نفرت داشتند، مورد تنفر هستند».

خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود به درگذشت پدر 5 شهید سرافراز انقلاب، ‌علی‌محمد افراسیابی اشاره کرد و اظهار داشت: «این بزرگوار 5 فرزند خود را برای مقابله با کفر و ظلم تقدیم راه خدا کرد و هرگز خم به ابرو نیاورد؛ این افراد نمونه و الگوی خانواده‌های مکتبی در کشور هستند».

وی همچنین با اشاره به شهادت استاد شهریاری در اقدام تروریستی دشمنان انقلاب خاطرنشان کرد: «واقعیت این است که در این جنایت، بدون تردید رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس متهمان ردیف اول هستند».

رمز گشایی یک ارادت :زهرا رهنورد چه نسبتی با مخملباف دارد؟

به گزارش سرویس زنان جهان؛ خبری که روزهای گذشته به شکل وسیعی از سوی رسانه های فتنه در فضای مجازی منتشر شد موضوعی بود که مستقیما به زهرا رهنورد و خانواده مخملباف مربوط می شد.

بسیاری از رسانه های فتنه با ابراز خشنودی از اعطای جایزه جشنواره زنان آلمان از سوی خانواده مخملباف به رهنورد این اقدام را مورد تمجید قرار دادند و رهنورد را شایسته توجه خانواده مخملباف دانستند.

جشنواره زنان آلمان با این عنوان که خانواده مخملباف در راه احقاق حقوق زنان تلاش نموده اند این جایزه را شایسته ان ها دانسته است در حالی که منتقدان ایرانی آثار مخملباف ها معتقدند بی پروایی مخملباف ها در استفاده از صحنه های غیر اخلاقی در فیلم های شان و توجه بیش حد در این فیلم ها به جنسیت زن و نه هیچ چیز دیگر به شدت از ارزش کارهای او کاسته است و از فردی که روزی توبه نصوح را می ساخته و ادعای دین داری مفرط داشته چنین فیلم هایی نشان دهنده نوعی عدم تعادل منطقی فکری است.

صرف نظر از این انتقادات مسئله ای که بیشتر از سوی کاربران فضای مجازی مورد سوال قرار گرفته علت اعطای این جایزه معنادار به رهنورد است . کسی که به استناد آثار خود سخت به حجاب و فرامین اسلامی پای بند است.

مخملباف هنگام دریافت جایزه و اعطای آن، رهنورد را از کیش اسلام هم خارج نموده و درباره وی گفته است: وی هنرمندی است که صلیب سرنوشت ما و خودش را بر دوش می‌کشد!

فعالان سیاسی معتقدند این جایزه ارتباطی به فعالیت‌های سینمایی او ندارد و به خاطر نقش موثر او در اپوزیسیون ایران به وی اهدا شده است با این همه آن چه برای کاربران فضای مجازی اهمیت دارد نوع نگاه دینی مخملباف و رهنورد و نسبت فکری این دو با هم است.

از نظر کاربران فضای مجازی این اظهار نظر رهنورد درباره این خانواده سیاسی و نه هنرمند بسیار ناراحت کننده است به خصوص که وی با صدور پیامی ضمن تشکر از خانواده مخملباف به خاطره اهداء جایزه مذکور به وی در توصیف مخملباف و فرزندانش می‌نویسد: «کیست که نداند وفاداری و عشق شما به ملت، چگونه الهام‌بخش بزرگی در درک زیبایی‌شناسی و خلاقیت هنری‌تان بوده است. تا آن حد که شما را به هنرمندانی نه فقط برای ایران بلکه به هنرمندانی برای بشریت دردمند تبدیل کرده است به ویژه آنکه تبعیض‌ها و سرکوب‌ها نسبت به تمام ملت و به خصوص زنان را با ابزار سحرانگیز سینما، متعهدانه بیان می‌کنید.!»

عمق فاجعه تعریف و تمجید اینچنینی از مخملباف آنگاه مشخص خواهد شد که مروری بر سیر تحولات مخملباف و فیلمهایش در سه دهه اخیر داشته باشیم تا مشخص گردد که رهنورد از چه کسانی ستایش می‌کند.

کاربران فضای مجازی با توجه دادن رهنورد به آثار اخیر مخملباف از او این گونه می پرسند: آیا ترویج بی‌بند و باری و عریانی از نگاه همسر موسوی ارتقاء جایگاه زن در جامعه است!؟ و آیا مشاور ارشد آقای موسوی در صورت موفقیت در انتخابات دهم ریاست جمهوری در تلاش بوده تا چنین تفکراتی انحرافی را در حوزه مسایل زنان در عرصه فرهنگ و سینمای ایران بسط و گسترش دهد!؟ همچنین نظر خانم رهنورد در مورد کشف حجاب خانواده مخملباف مشخص نیست و معلوم نیست که آیا وی پوشش چنین خانوده نمونه‌ای! را می‌پسند یا خیر؟

در نهایت کاربران فضای مجازی با توجه به حوادث سال گذشته و جریان فتنه این گونه نتیجه گرفته اند که: رهنورد امروز خود و خانواده موسوی را وامدار خانواده مخملباف می‌داند و در تلاش است به نحوی جبران نماید و چنین تعابیر بی‌پایه‌‌ای را در مورد خانواده مخملباف بسراید و خانواده مخملباف را به عنوان دوست خطاب کرده و هنرمندی این خانواده را مورد ستایش قرار دهد! اما آیا این بهای گزافی نیست؟ دین در برابر دنیا؟!

خروش دانشجویان به اظهارات اهانت‌آمیز زیباکلام

 به نقل از جهان:

 

سخنان زیبا‌کلام مبنی بر اینکه "عصر و زمان سخنان امام به اتمام رسیده است " با واکنش صریح دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز مواجه شد.

به گزارش جهان به نقل از  فارس، مناظره صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و ابراهیم فیاض استاد دانشگاه تهران به مناسبت گرامیداشت روز دانشجو، دوشنبه 15 آذر در تالار سینا صدرای دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز برگزار شد.

در پایان این مناظره نشست پرسش و پاسخ برگزار شد و یکی از دانشجویان خطاب به صادق زیباکلام، گفت: چرا جنبش دانشجویی مصادره شده و در جریان چپ خلاصه شده است؟ آیا این جریان سرشار از نفاق و دورویی نیست؟ صداقت در معادلات شما کجاست؟ جریانی که با آرمان‌خواهی تمام سخنان امام(ره) را دریافت کرد و جریان انقلاب اسلامی را به راه انداخت و جریان جنگ تحمیلی را هدایت کرد، حالا به عنوان یک طلب‌کار اصلی به جان جریان اصیل عدالت‌خواه و آرمان‌خواه دانشجویی افتاده،‌ پس جایگاه شعور در جریان دانشجویی کجاست؟ اینکه کف و سوت بزنیم جریان دانشجویی به حساب می‌آید؟ منظور شما از جریان اصول‌گرای تندرو چیست؟ مگر آرمان امام(ره) نابودی اسرائیل را نمی‌خواست؟

زیباکلام در پاسخ گفت: اساسا جنبش دانشجویی مدرن در کشورهای دیگر متاثر از گروه‌های چپ است که نمونه‌های آن انقلاب کوبا و ویتنام بوده و این انقلاب‌ها متاثر از گرو‌ه‌های چپ بوده است.

وی افزود: ادبیات چپ توانست در گفتمان اسلامی خود را بازتولید کند و آیا حالا شما ناراحتید؟ لعاب ظاهری که شما خراش می‌دهید همان اقتصاد سوسیالیستی چپ است.

زیباکلام خاطرنشان کرد: در این مسائل به جای اینکه به شما بربخورد، کنکاش کنید و ببینید چرا جنبش دانشجویی در جریان‌های رادیکال متاثر از چپ بودند؟

استاد علوم‌سیاسی دانشگاه تهران در ادامه تصریح کرد: کنکاش کنید و ببینید آیا حقیقت دارد و آیا جنبش‌های دانشجویی متاثر از ادبیات مارکسیستی بوده یا خیر؟

وی در ادامه گفت: شما می‌خواهید مرا افشا کنید که آیا امام(ره) را قبول دارم یا نه، تکلیف را روشن کنید؟ در مقطعی مارکسیست گفتمان بی‌همتایی بوده که حتی در کشورهای جهان سوم و حتی اروپا رسوخ پیدا کرد و نه تنها مارکسیست در ایران رشد داشته بلکه در کشورهایی چون هند، آفریقا و کشورهای عربی نیز نفوذ داشته است.

زیباکلام با طرح این سؤال که چرا در جمهوری اسلامی ایران هنوز بخش عمده‌ نظریات مارکسیستی وجود دارد؟ اظهار داشت: شما گفتید روسیه را نابود می‌کنید اما جرات یک آه کشیدن علیه روسیه را هم ندارید.

وی افزود: به جای اینکه بگویید امام(ره) اعتقاد داشت شرق و غرب را نابود می‌کنیم باید بدانیم عصر و زمان این سخنان به اتمام رسیده است.

پس از بی‌حرمتی که صادق زیباکلام نسبت به آرمان‌های امام(ره) داشت دانشجویان نسبت به سخنان صادق زیباکلام موضع‌گیری‌های شدیدی داشتند و حتی یکی از دانشجویان با صدای رسا اعلام کرد "من یک دانشجوی بسیجی هستم و به دهان کسی می‌زنم که در خصوص آرمان‌های امام(ره) این‌گونه سخن بگوید " و یکی دیگر از دانشجویان اعلام داشت "آقای زیباکلام اگر امام(ره) نبود الان تو پشت میز ننشسته بودی ".

این سخنان زیباکلام واکنش‌های شدیدی را در میان دانشجویان ایجاد کرد و به گونه‌ای که جو محل برگزاری مناظره به صحنه انتقاد علیه نظریات زیباکلام تبدیل شد.

این جلسه مناظره و پرسش و پاسخ دانشجویی از ساعت 18در دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز آغاز و تا ساعت 22:30 شب ادامه داشت.