گفتگوی سایت مقام معظم رهبری با حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای، دادستان کل کشور درباره مسائل انتخابات ریاست جمهوری، حادثه کهریزک و عملکرد خودیها در جریان اتفاقات سال هشتاد و هشت.
مدلهای حکومتی در دنیای امروز، بنا بر فلسفه و کارویژههای خود، نسبت خاصی را بین حکومت و مردم تعریف میکنند که میزان اهمیت مردم را در نگاه حاکمان میتوان از همین تعاریف فهمید. این تعریف در تعیین نقش مردم در تصمیمسازیهای یک ملت-دولت نقش بسزایی دارد. در قانون اساسی ما نیز بر اهمیت و نقش حضور مردم به روشنی اشاره شده است. اما به طور مصداقی در جمهوری اسلامی ایران، این رابطه به چه شکل است؟
اجازه دهید تا با ذکر نکتهای این مسأله را توضیح دهم. رهبر معظم انقلاب از سالهای قبل - یعنی اینکه مخصوص امروزشان نیست- در همهی انتخابات اصرارشان این بوده و هست که نظام کاری کند تا مشارکت حداکثری در انتخابات بوجود آید.
از حدود پانزده، بیست سال پیش - مشخصاً از دورهی دوم ریاستجمهوری آقای هاشمی که بنده حضور ذهن دارم- رهبر انقلاب بر تلاش برای حضور حداکثری مردم در انتخابات اصرار داشتند؛ در حالی که برخی دیگر از بزرگان نظام، مخالف چنین رویهای بودند و نظرشان این بود که حالا یک کسی باید رئیسجمهور شود، چه با یک اکثریت بالاتر یا پایینتر؛ چرا باید فضایی را فراهم کنیم که بعدها نتوانیم آن را کنترل کنیم؟
اما رهبر انقلاب مخالفت میکردند. البته همانطور که اشاره کردم، این اختصاص به سال قبل ندارد و سنوات قبل هم همیشه اصرارشان بر این موضوع بود. لذا به شورای نگهبان، وزارت کشور، صدا و سیما و به بقیه دست اندرکاران چه در جلسات خصوصی، چه در جلسات عمومی و چه در سخنرانیها میگفتند که شما زمینه و بستر را برای مردم به شکلی فراهم کنید که مردم بیشتر شرکت کنند؛ این بُعد مشارکت مردم و به تعبیر دیگر جمهوریت نظام است.
اما نکتهی قابل تأمل دیگر، اعتماد رهبر انقلاب به حضور و مشارکت مردم است. بسیاری از مسئولین در دورههای مختلف نظام، نگران بودند که مثلاً ایندفعه مردم کمتر شرکت میکنند، اما رهبر انقلاب جزء کسانی بود که در دورههای مختلف میگفتند که من مطمئن هستم مردم ما به صحنه میآیند، چون کشورشان را دوست دارند، اسلام را دوست دارند، نظام را دوست دارند، چون به مسئولین اطمینان دارند. بنابراین حتماً هم مردم شرکت میکنند، اینبار هم شرکت میکنند و شرکتشان بیش از دفعهی قبل است و باز هم دشمنان را ناامید میکنند.
این واژهها و جملات در کلام رهبر انقلاب چه به خاطر انتخابات و چه مناسبتهایی مانند بیست و دوم بهمن بارها تکرار شده است. در همین مناسبتهای هرساله میبینیم که تا چهار روز تعطیلی متوالی میشود که ممکن است مثلاً از تهران خیلیها بیرون بروند، یا مثلاً بحث دخالتهای دشمن و یا بحث مسائل داخلی مطرح شده، برخی تردید داشتند که مردم شرکت میکنند یا نه؟ یکی از کسانی که با اطمینان کامل میفرمودند که مردم با حد نصاب بالا شرکت میکنند رهبر انقلاب بوده است.
- این نقطهی قوت نظام اسلامی همیشه مورد انکار یا تردید دشمنان نظام بوده که تمام سعی خود را برای مخدوش کردن این ویژگی نظام به کار بردهاند. نمونهی بارز آن، حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم بود.
رهبر انقلاب اشاره داشتند: «هر طرف اگر پیروز میشد، هر کس سرِ کار باشد، اگر نتائج انتخابات غیر از این هم میشد، بنده به طور اطمینان میتوانم عرض بکنم که باز اینجور حوادثى دیده میشد، باز این حوادث پیش مىآمد، براى اینکه اصلاً آرامش در کشور نباشد. آنها امنیت کشور را و آرامش کشور را هدف گرفتهاند...» شما این اشراف بر ترفندهای دشمنان را چگونه میبینید؟
غیر از این هم میشد، بنده به طور اطمینان میتوانم عرض بکنم که باز اینجور حوادثى دیده میشد، باز این حوادث پیش مىآمد، براى اینکه اصلاً آرامش در کشور نباشد. آنها امنیت کشور را و آرامش کشور را هدف گرفتهاند...» شما این اشراف بر ترفندهای دشمنان را چگونه میبینید؟
یکی از مسائلی که نشان داد رهبر انقلاب جامعتر و عمیقتر از همه، نقشههای دشمن را بررسی میکنند، جریان فتنهی سال قبل بود. اما میخواهم برای روشن شدن این موضوع، از زاویهی دیگری به این موضوع بپردازم.
رهبری در صحبتهای ابتدای سال 88 در مشهد فرمودند که بالأخره ما این دست چدنی را زیر دستکش مخملی میبینیم. برخی از مسئولین بلندپایهی نظام وقتی که امریکا یک نرمش وچراغ سبزی نشان داد - البته آن چراغ سبزشان هم از روی استیصال بود- به رهبر انقلاب گفتند که چرا مذاکره نکنیم؟ بگذارید درهایمان را به سوی غرب و آمریکا باز کنیم، بگذارید ویزای یک هفتهای بدهیم هرکسی میخواهد بیاید وغیره. رهبری گفتند که اینها برنامه است، شاید گفتن این حرفها از سوی مسئولین آمریکایی تاکتیک باشد.
حالا شما چقدر بنا بر آن ضربالمثل معروف از حول حلیم توی دیگ میافتید؟! یک مقداری صبر کنید، یک مقداری اندیشه کنید. آن روز که رهبر انقلاب تعبیر دست چدنی را به کار بردند که آن موقع حتی برخی مسئولین به سخن آقا اعتراض داشتند ولی علنی به زبان نمیآوردند که دست چدنی دیگر چیست و این حرفها چه معنایی دارد؟
این جریانهای اخیر نمونهای از همان دست چدنی بوده و هست که میبینیم. نگاه رهبر انقلاب در ژرفنگری نسبت به توطئههای دشمن و مسائل خارجی، بیبدیل است و این موضوع را شما در قبل و بعد از انتخابات و در نماز جمعهی تاریخی 29 خرداد میبینید.
- نقش مؤثر دیگری که رهبر انقلاب در روند خنثیسازی جریان فتنهی سال گذشته ایفا کردند، بصیرتدهی و روشنگری بود. این نقش رهبری را چگونه میبینید؟
آنجایی که باید برای هوشیاری و حضور در صحنه از مردم تقدیر کنند، تقدیر و حمایت کردند، ولی در عین حال نسبت به مشکلاتی که امکان دارد توسط مردم بوجود آید بیتوجه نبودند؛ آنها را سفارش به تقوا کردند و گفتند که مراقب باشید تا افراط نکنید، مراقب باشید زمانی که متعرض به ارزشهاتان، به اموالتان، به نظامتان شدهاند و احساساتتان برانگیخته میشود، دست به کارهایی نزنید که خود آن عمل شما برای نظامتان در مورد نیروهای اجرائی اعم از نظامی، انتظامی و امنیتی مشکلاتی را بیافریند.
بخشهایی را به صورت عمومی میفرمایند، اما یک بخشهایی را به صورت خصوصی که حالا بعضی از آنها را بنده خبر دارم به جد به بعضیها سفارش میکردند که مواظب باشید به دلیل اینکه اینها به نظام ظلم کردند، این همه غائله آفریدند، این همه آب به آسیاب دشمن ریختند و در شرایطی که ما توانستیم با این مردمسالاری دینی و مشارکت حدود 85% جایگاه و اعتبار بالاتری را در دنیا کسب کنیم، خدشه بر آن وارد کردند و با حیثیت نظام بازی کردند، اما گفتند که نکند با همهی این وجود و نیز دلسوزی که شما نسبت به نظام دارید، کاری کنید که در حق آنها ظلم بشود.
من شاید مکرر بیش از دو، سهبار از زبان حضرت آقا شنیدم که به شدت تأکید به این نکته داشتند که شما نیروی انتظامی و شما قاضی نسبت به متهمین حواستان جمع باشد. یک وقت نکند مثلاً نسبت به یک متهم غافل بشوید و بیش از آنچه که حقش است، مجازات شود. اگر واقعاً این مقدار که رهبری حساسیت داشتند دیگران نیز به این شکل بودند، مشکلی پیش نمیآمد.
به بچههای وزارت اطلاعات در مقطعی که خودم وزارت اطلاعات بودم و به نهادهای مربوط دیگر تأکید داشتند به کسانی که در خیابان هستند، به کسانی که شما دستگیر کردید حواستان باشد، به کسانی که محاکمه کردید حواستان باشد. اگر به بازرسی منزل میروید، رفتار شما با خانوادهی فرد مجرم باید متفاوت باشد.
یعنی سفارشهای مکرر نسبت به دستاندرکاران مقابله با این فتنه که باید مواظب و مراقب باشید و از حد و مرز الهی خارج نشوید. البته این دستورات در صحبتهای عمومی هم بوده ولی در صحبتهای خصوصی خیلی شفافتر، روشنتر و با تأکید بیشتر بیان شده است. حتی در ذهنم هست که گفتند اگر جاهایی شما مرتکب این اشتباهها شدید، شماها کمتر از آنها نیستید. باید مؤاخذه شوید و نقل به این مضمون که شما توبیخ و تنبیه میشوید.
حتی برخی افراد اتهاماتی به اشخاص میزدند. میگفتند آقا ایشان جاسوس است، ایشان وابسته به خارج است، ایشان ضد انقلاب است. رهبر انقلاب نهایت احتیاط را در این صحبتها دارند. حتی در مقابل حرف دیگران که تذکر میدهند شما نباید به فلانی جاسوس بگویید. گاهی وقتها به مدیران مسئول بعضی از نشریات تذکر میدهند چرا شما گفتید فلانی جاسوس است؟ دلیل دارید؟ بعضی از افراد دیگری که بعضی جاها یک صحبتی میکردند، جایی قلم میزدند، میگفتند شما واقعاً دلیل شرعی دارید و میتوانید حرفتان را ثابت کنید؟
میگفتند که ما میگوییم این کار، کار بدی بود، کاری بود که به اسلام ظلم شد، به نظام ظلم شد، ظلم عظیمی به نظام کردند، اما اینکه ما به کسی نسبت بدهیم که این به خارج وابسته است یا جاسوس است، نیاز به دلیل و اثبات شرعی و قانونی دارد و لذا هم خودشان با نهایت احتیاط در مقابل انتساب یک مسألهای به یک فرد که ظلمی با قصد خیانت انجام شده و... ایشان نه تنها نسبت نمیدادند بلکه دیگران را نیز از این کار نهی میکردند. اینها به نظر من آموزههای اخلاقی جامعهی بشری امروز است.
- در جریان فتنهی پس از انتخابات، نقش دو گروه از خودیها پررنگ شد: اول خودیهای معترض که به تدریج برخی از آنها از حالت اعتراض به حالت عناد و قانونشکن درآمدند. گروه دوم خودیهای متخلف بودند که حوادثی نظیر کهریزک و کوی دانشگاه حاصل عملکرد آنهاست. رفتار و نحوهی برخورد رهبر انقلاب با متخلفین گروه دوم که علیرغم توصیهها
و دستورات مؤکد ایشان، موجب بروز این تخلفات شدند، چگونه بود؟
خبرهایی به رهبر انقلاب رسیده بود که در کهریزک شرایط نامساعد است که آقا دستور دادند بسته شود. اما این تمام ماجرا نبود.
قبل از آن هم که آقا متوجه شدند وضع کهریزک مناسب نیست، دستور دادند که دیگر به آنجا زندانی نبرید. یعنی اولین کسی که دستور دادند که افراد بازداشتی به کهریزک نروند، رهبر انقلاب بودند. حتی ظاهراً از ایشان پرسیده بودند- با واسطه شنیدم- که ممکن است فلان بازداشتگاهمان جا نداشته باشد، گفتند اگر جا ندارید، آزاد کنید. افرادی که شما در خیابان میگیرید حتی به نظر شما متهم یا مجرم هستند، ولی اگر قرار است جایی ببرید که نامناسب باشد، آزاد کنید.
یا به ایشان گفته بودند که فلان بازداشتگاه گفته که جا نداریم، رهبری گفتند که آنجا نبرید، بروند خانهشان. از طرف دیگر اولین شخصی هم که برای تخلفات قضیهی کهریزک گفتند باید جدی پیگیری شود، باز شخص خود آقا بودند.
ایشان اولین شخصی بودند که پیغام دادند آنهایی که در کهریزک هستند، باید از آنجا بروند. من یادم هست که نوزده تیر 1388 یکی از مسئولین دفتر آقا تماس گرفتند که این افرادی که الآن در کهریزک هستند، حتماً بگویید به جایی به غیر از کهریزک منتقل کنند.
اتفاقاً ما همان شب جلسه داشتیم. آن زمان دادستان کل وقت، دادستان کل تهران، بعضی از افراد دیگر در وزارت اطلاعات وغیره بودند که در دفتر من جلسه داشتیم. من هم چون در آن جلسه با آن آقایان صحبت کرده بودم و خواستار این بودم که دادستان تهران آنها را هرچه زودتر منتقل کند و از آنجا ببرد و آنها هم قول داده بودند که ما این کارها را میکنیم، به همین دلیل به فردی که از طرف آقا تماس گرفته بودند، اطمینان دادم و گفتم که جلسه پایان یافته و اینها قول دادند که حتماً همین امشب همه اینها را منتقل میکنند. در این مورد نیز جامعیت نگاه رهبری مشهود است. اینطور نبوده که توجه به یک موضوع، موجب غفلت ایشان از موضوع دیگری بشود.
- در دیدار اساتید دانشگاه در ماه رمضان سال گذشته، رهبر انقلاب گفتند که اگر جنایتی شده باشد ما پیگیری میکنیم. بعد از جریان کهریزک نیز به نوعی این جریان و حادثهی کوی دانشگاه برای مردم معیاری شده که ببینند واقعاً نظام در مقابل خطاهایی که برخی مرتکب شدند، چه برخوردی میکند؟
اما پروندهی کوی، متأسفانه تا آنجا که من خبر دارم، هنوز تکمیل نشده است. ولی برای پروندهی تخلفات کهریزک، افراد نظامی و غیرنظامی را دعوت کردند؛ شاکیان هرکدامشان وکیل تعیینی گرفتند که بعضیهاشان انصافاً وکلای خیلی بدی بودند. وکلایی که با رادیوی بیگانه مصاحبه میکنند و سابقهی کیفری دارند اما نظام تحمل کرد.
کسی هست که مرتب با رادیوهای بیگانه علیه نظام مصاحبه میکند و تخلفات مختلفی دارد - نه در خصوص این پرونده - سابقه کیفری دارد و با جریانهای ضد نظام و اپوزیسیون کاملاً مرتبط است، ولی در خصوص این پرونده نظام ابایی ندارد.
رویهی خیلی از کشورها به این شکل نیست. اجازه نمیدهند که هر وکیلی وارد هر پروندهای شود و به هر نحوی که میشود کنارشان میزنند، ولی ما در خیلی از پروندههایی که برای نظام شاید حساس باشد این وکلا را راه دادیم، وکیل پرونده را خوانده، لایحهی دفاعیه تنظیم کرده، در دادگاه شرکت کرده، با موکلش یا بدون موکلش در جلسات مختلف شرکت کرده و هرچه دلش خواسته گفته است.
- اما در مورد آن خودیهایی که در ابتدا به نتیجهی انتخابات معترض بودند که متأسفانه با لجاجت آنها رفتار و عملکرد آنها زمینه را برای جریان فتنه هموار کرد، نحوهی رفتار رهبر انقلاب چگونه بود؟
در مورد این گروه باید بگویم که سعهی صدر و صبر و تحمل ایشان در برابر آنها حائز اهمیت است. رهبری در مقابل افرادی که با هر انگیزهای حرف مخالف میزدند، میدان دادند تا حرفشان را بزنند.
افراد خودشان آمدند، نمایندگانشان را فرستادند، حرفهایی که خیلی از مسئولین نمیتوانستند تحمل کنند ولی رهبر انقلاب با سعهی صدر تمام، میدان میدادند. رهبری فرمودند مگر شما اعتراض ندارید؟ در خیلی از انتخابات که افراد اعتراض میکردند چه مسیری را طی میکردیم؟ مسیر قانونی دارد. حتی اگر میگویید یک مقداری فراتر از روشهای متعارف هم عمل بشود، میگوییم اشکالی ندارد، وزارت کشور و غیره هست، میگوییم اگر یک سؤالی دارید که رفع بشود، ما هم مشکلی نداریم، واقعاً اگر سؤالی دارید و میخواهید ابهامی رفع بشود مشکلی نیست.
من سفارش میکنم اگر شما اشکال و ابهام واقعی دارید، بنشینید تعدادی از صندوقها را به صورت رندمی و غیررندمی از یک شهر یا از چند شهر بررسی کنید. آقا تأکید داشتند کاری نکنید که بدعتگذاری کنید و در کشور یک خلاف قانونی را برای همیشه بگذارید. این کار صحیحی نیست و من باشم و شما باشی و هرکسی باشد، باید در مقابل او بایستیم. یک مَثل معروفی است که میگوید اگر کسی خواب است میشود بیدارش کرد، اما اگر کسی خودش را به خواب زده، نمیتوان بیدارش کرد.
- اما باز هم حرف خودشان را زدند.
بیان اینها واقعاً درد است. خبر دارم که گاهی در جاهایی واقعاً رهبری با تواضع به برخی از این افراد میگفتند که این کار را نکن، این کار مصلحت نیست. اول انقلاب حضرت امام (ره) یک وقتی در مقابل منافقین که از یک طرف دست به اسلحه برده و تقریباً اقدامات نظامیشان را با سلاح سرد شروع کرده بودند، قانون اساسی را هم که قبول نداشتند، تحریم هم کرده بودند، بعد هم درخواست ملاقات با امام کرده بودند، فرمودند: من اگر یک در هزار احتمال داده بودم که تأثیر داشته باشد، چرا شما بیایید؟
من میآمدم پیش شما! من واقعاً در این مدت مشابه این را از رهبر معظم انقلاب دیدم. رهبری یک جاهایی به دیدار برخی از اینها رفتند، بعضی از کسان را پذیرفتند، کسانی که واقعاً از لحاظ حقوقی مجرم بودند، کسانی که به نظام، به امام و به ولایت فقیه بد کردند ولی آقا با آغوش باز اینها را میپذیرفتند. بعضی وقتها خودشان و نمایندگانشان حرفهای دور از منطق میزدند، باز آقا خیلی متواضعانه، خیلی مهربانانه، خیلی دلسوزانه میشنیدند، خیلی دقت میکردند، سفارش میکردند.
اما از طرف دیگر رهبر انقلاب به لحاظ اتمام حجت و به لحاظ روشن شدن مسائل برای مردم و به خاطر اینکه فردا ابهامی باقی نماند و کسی نتواند مظلومنمایی کند، به این خواص نسبت به اشتباهاتشان به اَشکال مختلف و به صراحت گوشزد میکردند، یعنی رودربایستی نمیکردند. اینطور نبود که رهبری با کسانی که جزو شخصیتهای مهم این کشور بودند، رودربایستی کنند. آن جایی که هم نسبت به خودش و هم نسبت به کار دیگری که او به یک نحوی از آنها داشت حمایت میکرد و یا به نحوی از آنها تبری نمیجست، آقا به او گفتند که شما چرا تبری نمیجویید؟ اینها ظلم
کردند یا نه؟ چرا در رفع ظلم اینها کمک نمیکنید؟ حداقل تبری بجویید. توجه میکنید که اصلاً در مقابل اسلام و نظام و انقلاب، بحث رودربایستی، رفاقت و سوابق گذشته و غیره مطرح نبود. البته رهبر انقلاب ابتدا به خود طرف اول میگفتند، بعد اگر لازم بود به کسی دیگری میگفتند که به او بگوید.
بعد از آن، یک بخشی از آن صحبتها و توصیهها را علنی میکردند. میخواهم بگویم اگر جایی مصلحت عمومی نظام بوده رعایت کردند. اینجا نیز جامعنگری را در رفتار ایشان مشاهده میکنیم که توجه به یک جنبه، غفلت از طرف دیگر را به همراه نداشته است.
اما آنجایی که احساس شد یک جریانی در کار هست که میخواهد به هر قیمتی انتخابات را باطل کند و دیگر نیاز به صلابت و قاطعیت بود، در مقابل هیچیک از این فشارها کوتاه نیامدند. معتقد بودند که در مقابل خودی و افراد فریبخورده و کسانی که سؤال داشتند، همهی راهکارها باید طی شود. هر مقداری که حتی باید از حق خودشان یا حق زیرمجموعهی حکومت کوتاه بیایند تا اینکه مسأله روشن شود انجام دادند. اما آنجایی که احساس کردند چیز دیگری در این بین هست، کوتاه نیامدند.
حالا تمام خواص و سیاسیون باشند، اصولگرا یا اصلاحطلب باشد، داخل و خارج باشد، تهدید کنند که چنین میکنیم، چنان میکنیم، نتوانستند عملی بکنند والا این تهدیدات بلوف نبود؛ واقعاً میخواستند یک کشور را به هم بریزند ولی رهبر معظم انقلاب محکم ایستادند.
یک وقت ایستادگی کورکورانه است، این خیلی ارزش ندارد. اما ایستادگی ایشان مبتنی بر رصد کردن روزانهی همهی مسائل، اشراف و تسلط کامل بر اوضاع و مسائل سیاسی و مسائل غیرسیاسی منطقه و جهان و کشور خودمان، قدرت جمعبندی و تحلیل همهی مسائل و با آگاهی تمام و با اولویتبندی کارها، اصل و فرع کردن مسائل است. رهبری بارها گفتند که مسائل اصلی اینهاست، مسائل فرعی اینهاست، سرتان کلاه نگذارند یا فریب نخورید و یا غفلت نکنید و مسائل دست چندم را بیایید و با آن به عنوان یک مسألهی اولی برخورد کنید، هزینه کنید، وقت صرف کنید، بعد از مسائل اصلی غافل شوید که ضربه کاری بخورید.
در همهی انتخابات یکی رأی میآورد، یکی رأی نمیآورد. آن کسی که رأی نمیآورد معترض است، همیشه هم داشتیم. اصلاً در دنیا همین است و کشور ما مستثنی نیست. کافی بود اگر ایشان یک کلام کوتاه میآمد، آنها ده قدم پیش میآمدند. چون بعداً روشن شد که اینها چه برنامهای داشتند و چه هدفی داشتند و اصلاً بحث تقلب مطرح نبود و رسماً تهدید میکردند.
- به عنوان سؤال آخر، برخی از مسئولین و اشخاص اصرار بر برخورد و اقدامات عملی شدیدتری با سران فتنه داشتند که رهبر انقلاب مخالفت کردند. میخواهیم دلیل این مخالفت را از زبان شما بشنویم.
نظر آقا این بود که تا آنجایی که ممکن است صحبت بشود، اتمام حجت بشود، مسائل بیان شود، شاید طرف گول خورده، شاید طرف نمیداند، شاید طرف واقعاً غافل است که شاید نحوهی این حرفها سبب هوشیاری او شود و شاید توبه کند. نکتهی دیگر اینکه رهبری معتقد بودند طوری نشود تا مردم نفهمند که علت تصمیمی که گرفتید چیست.
یک وقت تصور نکنند که یک برخورد سیاسی است، فکر نکنند که این برخورد شما در این حد مجازات و برخورد نبوده است. بنده چندی پیش به قم رفتم و با برخی از مراجع دیدار کردم. میگفتند که ما الآن احساس میکنیم چه تدبیر بسیار خوبی نسبت به برخی سران فتنه انجام شده است. ما روزهای اول فکر میکردیم که باید به نحو دیگری برخورد شود، اما امروز که زمان گذشته و برخی از مسائل واقعاً روشن شده میفهمیم که تدبیر صحیح عین همین بوده که انجام شده و اگر غیر از این بود ایراد داشت.
به نقل ازفرارو-
خطیب جمعه تهران با اشاره به خیانت های مختلف آمریکا، در حق مردم ایران، گفت:
«نمی دانم چرا عده ای وقتی به آمریکا می رسند، شل می شوند».
آیت الله جنتی، در بخشی از خطبه های این هفته نماز جمعه تهران با اشاره به 28 مرداد سالروز کودتای ننگین امریکا، ضمن فتنه گر خواندن کسانی که دم از مذاکره با امریکا میزنند، گفت :
«فتنه گران فراموش کرده اند که امریکا چه دشمنی هایی داشته است و خیال می کنند امریکا عوض شده است ؛ امریکا همان است و اگر بتواند دست از دشمنی بر نمی دارد و اگر هم چراغ سبزی نشان داده حقه بازی و تقلب است».
دبیر شورای نگهبان، افزود: «فتنه گران علاقه مند هستند راه را برای مذاکره با آمریکا باز کنند و می گویند دشمنی ها را کنار بگذارید؛ امریکا همان است و اگر هم چراغ سبزی نشان داده حقه بازی و تقلب است».
وی با اشاره به تحریم های غرب علیه ایران، هوشیاری و آگاهی مردم را در بی تاثیر کردن عواقب تحریم ها مهم دانست و گفت:
«از جمله مسایلی که باید به آن در کشور دقت شود موضوع اختلافات در رده های بالا و پایین است، زیرا این اختلاف ها زمینه ساز تاثیرگذاری تحریم های آمریکا علیه ایران است».
آیت الله جنتی با تاکید بر اینکه باید همه با وحدت کلمه از وحدت بین ملت حمایت کنیم ، افزود:
«این موضوع از ضرورت های امروز و از تاکیدات حضرت امام (ره) است که نباید کوچکترین غفلت در این باره به وجود آید».
وی خدمت به مردم را موجب بی تاثیر شدن تحریم ها دانست و خطاب به مسئولان گفت:
«اگر آینده ای برای خودتان می خواهید به مردم خدمت کنید زیرا مردم قدرشناس ، قدردان و آگاه هستند و بصیرت دارند و می بینند اگر یک روزی از مردم رای خواستید، رای شما تضمین شده است، اما اگر به دنبال مسایل دیگری هستید و به مردم خدمت نمی کنید مردم هم از شما خدمت نمی خواهند و به شما اعتماد نمی کنند و اگر روزی از آنان رای خواستید مطمئن باشید که رای نخواهند داد و اگر هم به اشتباه رای دادند پشیمان می شوند و رای خود را پس می گیرند».
آیت الله جنتی افزود: «عده ای که حرکت های سیاسی می کنند مطمئن باشند که در این کشور آینده ای ندارند».
به نقل ازفرارو:
علیاکبر جوانفکر به اظهارات روز گذشته احمد توکلی درباره سخنان محمود احمدی نژاد پاسخ داد و طی یادداشتی در وبلاگ خود نوشت: «آقای توکلی، با استناد به کدام حمایت قانونی و قضایی به خود جرات داده است رئیس جمهور منتخب ملت را به استبداد رای و گردنکشی در برابر قانون اساسی متهم کند؟»
مشاور رییس جمهور در مطلب خود با عنوان "مستبد کیست؟ ناقض قانون اساسی یا مدافع قانون اساسی!" به دفاع از تصمیم دولت در عدم اجرای قانون کمک دولت به مترو تهران پرداخت و به شدت به احمد توکلی نماینده مردم تهران تاخت.
جوانفکر در مطلب خود با اشاره به اصل 57 قانون اساسی اقدام مجلس در تصویب قانون کمک به مترو تهران را غیرقانونی و مخالف این اصل دانست.
مدیر عامل ایرنا نوشت: «پس از مخالفت شورای نگهبان با این مصوبه، مجلس بلافاصله آن را برای تصویب به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاد که در آنجا نیز مورد تایید قرار گرفت. این در حالی است که مجلس شورای اسلامی در موارد نادر و بر اساس ضرورتهای ناشی از مصلحت نظام، میتواند مصوبه رد شده از سوی شورای نگهبان را برای بررسی به مجمع تشخیص ارسال کند.»
وی با متهم کردن مجلس به نادیده گرفتن قوانین بالادستی ادعا کرد تاکنون بیش از ۱۳۰قانون در مجلس به تصویب رسیده که مغایر با شرع و قانون اساسی بوده است.
جوانفکر در ادامه با انتقاد شدید از اظهارات روز گذشته احمد توکلی نوشت: «آقای احمد توکلی رئیس پژوهشگاه مجلس شورای اسلامی و علمدار مخالفت مستمر با همه تصمیمات و سیاست های دولت، با استناد به کدام حمایت قانونی و قضایی به خود جرات داده است رئیس جمهور منتخب ملت را به استبداد رای و گردنکشی در برابر قانون اساسی متهم کند؟ »
وی در پایان آورده است که آقای توکلی و همفکران او در هیات رئیسه مجلس باید به تذکرات رئیس جمهور در خصوص نقض قانون اساسی توجه کنند و برای فرار از مسوولیتهای قانونی خود به مراجعی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام متوسل نشوند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
احمد توکلی روز گذشته اقدام احمدینژاد را در عدم اجرای قانون کمک به مترو را گردن کشی در برابر قانون اساسی و نشانه استبداد رای خوانده و تاکید کرد که طبق قانون اساسی، رئیس جمهور موظف به ابلاغ و اجرای مصوبات مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
پنجاهمین مجمع عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران سه شنبه شب با حضور دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.
در این مراسم غلامحسین الهام رئیس جمهوری را همراهی کرد و حتی در پنجاهمین مجمع عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران کنار دکتر محمود احمدی نژاد و در سمت راست وی نشست. الهام با آغاز به کار دولت دهم به دلیل چند شغله بودن از پست اجرایی کناره گیری کرد و به شورای نگهبان بازگشت.
این در حالی است که اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور که در اکثر نشستهای مهم کشور رئیس جمهوری را همراهی می کرد در پنجاهمین مجمع عمومی بانک مرکزی حضور نداشت و غیبت وی در این نشست مهم معنادار بود.
به عکس های ایسنا از این جلسه توجه کنید.
به نقل ازفرارو:
یک مرجع تقلید به رییس جمهور پیشنهاد کرد که اگر نمیتواند اسفندیار رحیم مشایی را کنار بگذارد حداقل از او بخواهد که سکوت کند.
آیتالله العظمی مکارم شیرازی در اولین جلسهی تفسیر در شبستان حرم مطهر حضرت معصومه (س)گفت: «دولت باید قوی باشد تا بتواند در مقابل تهدیدات خارجی به بهترین شکل عمل کند و نباید اقدام به تضعیف خود کند.»
به گزارش ایسنا، این مرجع تقلید با انتقاد از اظهارات رحیم مشایی گفت: «اینکه رییس دفتر دولت هر روز بلند شود و یک سخن ناموزون بگوید و تنشی در میان همه ایجاد کند به جبهه داخلی صدمه میزند و باعث کاهش محبوبیت در میان ارزشیها میشود.»
مکارم شیرازی به رییس جمهور پیشنهاد داد که لااقل اگر نمیتواند با وی(مشایی) خداحافظی کند، سفارش به سکوت کند تا در مقابل دشمن خارجی، جبههی واحد و قدرتمندی وجود داشته باشد.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه نباید چشمها را بر واقعیتها ببنیدم و باید واقعیتها را آنگونه که هست، اظهار کرد که بسیاری از مردم از گرانی ارزاق و سنگینی مالالاجاره شکایت دارند که باید به این مساله پرداخته شود و به طبقات ضعیف رسیدگی و مشکلات آنان حل شود.!!!!!!